و من وصية له (علیهالسلام) بما يعمل في أمواله كتبها بعد منصرفه من صفين:
«مِنْهَا فَإِنَّهُ يَقُومُ بِذَلِكَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ يَأْكُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ حَدَثَ بِحَسَنٍ حَدَثٌ وَ حُسَيْنٌ حَيٌّ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَهُ وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ».
ترجمهها
«از همین وصیت است... و همانا حسن بن علی (علیهالسلام) به انجام اين وصيت بپردازد که به گونهای مناسب و شايسته به مصرف خود برساند و در کارهای نيک، انفاق کند، پس اگر برای حسن پيشامدی شد، (و از جهان رفت) در صورتی که حسين(علیهالسلام) زنده باشد، وی بعد از حسن (علیهالسلام) به انجام اين وصيت میپردازد و بههمان گونه که به حسن (علیهالسلام) دستور دادم، عمل میکند».
(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص379)
«بخشی از این وصیت: حسن بن علی (علیهالسلام) به این وصیت اقدام خواهد نمود، به طور شایسته از این اموال بهره میبرد، و به طور شایسته از آن انفاق میکند. و اگر پیشآمدی برای حسن (علیهالسلام) روی داد و حسین (علیهالسلام) زنده بود، او پس از وی بدان اقدام مینماید، و آن را همانند او به اجرا میگذارد».
(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی، ص379)
(این نامه در حقیقت وقفنامهای است که درآن متولی وقف، امام حسن و سپس امام حسین (علیهماالسلام) هستند. نیز در مورد مصارف موقوفه و نحوه ادارا نخلستانها، سخن میگوید و در پایان، در مورد کنیزان خویش توصیه میکند).
(وصیت امام (علیهالسلام) در مورد اموال و موقوفاتش)
«سرپرستی این اموال برعهده فرزندم حسن بن علی (علیهماالسلام) است تا آنگونه که رواست از آن مصرف و انفاق کند. اگر برای حسن (علیهالسلام) حادثهای رخ داد و حسین (علیهالسلام) زنده بود، سرپرستی اموال را پس از برادر برعهده گیرد و کار او را تداوم بخشد».
(نهج البلاغه ترجمه روان باشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص541)
«قسمتى از آن وصيت است... و (پس از من) حسن بن على (عليهالسلام) سفارش مرا انجام مىدهد (وصی من است) از مال و دارایيم به طور شايسته (طبق دستور شرع در نيازمنديهاى خود) صرف ميكند، و به مستحقين و سزاواران مىبخشد، و اگر براى حسن (عليهالسلام) پيشآمدى شد (از دنيا رفت) و حسين (عليهالسلام) زنده بود، وصی من بعد از حسن(عليهالسلام) او است، و سفارشم را مانند او انجام مىدهد».
(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض الاسلام، ج5، ص878)
شروح
(وصيت حضرت على عليهالسلام)
«اجراى اين وصيتنامه (وقفنامه) بر عهده حسن بن على (عليهماالسلام) است. پس به اندازه متعارف (= حقالتوليه) كه متولى وقف بايد استفاده كند، براى خود بردارد؛ چرا كه متحمل زحمت مىشود و بايد اجرت متعارف و معمول را براى خود بردارد، و باقيمانده آن را در راه خير هزينه كند. پس اگر براى حسن (عليهالسلام) حادثهاى پيش آيد و بميرد و حسين عليهالسلام زنده باشد او به امر وقف اقدام نمايد و همان موارد مقرر را كه براى حسن (عليهالسلام) گفتم اجرا كند؛ يعنى از موقوفه به مقدار حقالتوليه استفاده كند و باقيمانده را در راه خير هزينه بنمايد».
(ترجمۀ توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص14)
«و فرزندم حسن (علیهالسلام) به اين امر قيام كند خود به طور شايسته از آن مصرف كند و آنچه را كه صلاح بداند در مواردى كه رضاى خدا باشد خرج و صرف كند و اگر براى حسن(علیهالسلام) پيشآمدى شد و حسين (علیهالسلام) زنده بود كارها به عهده وى خواهد بود و او چنان كه حسن (علیهالسلام) را دستور دادم انجام دهد و براى اوست آنچه را براى حسن (علیهالسلام) نوشتم و بر عهده اوست آنچه بر عهده حسن (علیهالسلام) است.
چند نکته:
1) اينكه درباره تصرفات وصى خود امام حسن (علیهالسلام) مىفرمايد: خود بهطور شايسته از آن مصرف كند مراد آن است كه در آنچه خرج زندگى خود مىكند حد اعتدال و ميانهروى را كه خداوند اجازه داده، رعايت كند نه اسراف و تبذير به عمل آورد و نه بخل و پستى به خرج دهد، و اين كه مىگويد: در معروف انفاق كند منظور راههاى درست و شناخته شده در دين است نه مواردى كه شرع مقدس اجازه نمىدهد.
2) جمله: «اگر براى حسن (علیهالسلام) پيشآمدى رخ داد» كنايه از فرا رسيدن مرگ است.
واژه «امر» در «قام الامر» به دو معناست:
الف) دستور و فرمان؛ يعنى امرش را در موارد خود اجرا كند.
ب) جنس امور؛ يعنى كارهايى باشد كه حضرت او را امر به تصرف در آنها كرده است.
3) ضمير «ها» در «بعده» به امام حسن (علیهالسلام)؛ و در «اصدره» به كلمه امر كه قيام به آن مىكند برمىگردد و ضمير در «مصدره» دو وجه دارد:
الف) اول اين كه مرجعش حسن (علیهالسلام) باشد، يعنى امام حسين (علیهالسلام) امر وى را چنان اجرا كند كه امام حسن (علیهالسلام) اجرا مىكرد، و در مال وى چنان قضاوت كند كه او مىكرد. «مصدر» در اين عبارت به معناى «اصدار» است، چنان كه در آيه قرآن نبات كه ثلاثى مجرد است به معناى انبات (روياندن) كه مزيد است آمده: «وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً». و نيز ممكن است كه «مصدر» را به معناى محل اجرا بگيريم يعنى امام حسين (علیهالسلام) امر او را در مواردى اجرا كند كه امام حسن (علیهالسلام) اجرا مىكرد.
ب) احتمال دوم آن كه مرجع ضمير مطلبى باشد كه حضرت (علیهالسلام) به آن وصيت فرموده است و معنايش اين است حسين (علیهالسلام) هر چيزى را به جايش بگذارد».
(ترجمۀ شرح نهج البلاغه، ابنميثم، ج4، صص703و705و706)
«على (علیهالسلام) ولايت و سرپرستى اموال صدقه و وقف خود را به پسر خود حسن (علیهالسلام) واگذار كرده و به او اجازه داده است از در آمد آن بهصورت پسنديده، يعنى دور از اسراف، بهرهمند شود و به ميزان نياز خود همان گونه كه كارگزاران زكات از منافع و اصل آن بهره مىبرند، بهرهمند باشد. همان گونه كه خداوند متعال در مورد مصرف زكات و صدقات فرموده است «و براى كارگزاران آن.» على (علیهالسلام) سپس فرموده است: اگر حسن (علیهالسلام) مرد و حسين (علیهالسلام) پس از او زنده بود سرپرستى امور صدقات با حسين (علیهالسلام) است و بايد آن را در همان مصارفى كه حسن (علیهالسلام) صرف مىكرده است صرف كند.
(جلوه تاريخ درشرحنهجالبلاغه، ابنابىالحديد، ج6، صص341 و 342)
واژه شناسی
واژه کاوی
«مَعْرُوف» ضد منکر است، و بههرچیزی که برای اطاعت خدا، نزدیکی به او، احسان به مردم و آنچه که در عقل و شرع به نیکی شناخته شده است، «مَعْرُوف» گفته میشود. [5]
«إصْدَار» مصدر «صَدْر» و به معنی برقرارى قانون و عمل به آن است.[7]
«إصْدَار» در این جمله بهمعنی اجرا کردن و انجام دادن است.[8]
نکتهها و پیامها
1. تعیین وصی برای انجام وصیت لازم است (فَإِنَّهُ يَقُومُ بِذَلِكَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ).
2. شایسته انسان در تمام مراحل زندگی داراییهایش را در راهی که عقل و شرع آن را به نیکی میشناسند خرج کند (يَأْكُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ).
3. به نظر میرسد منظور امام (علیهالسلام) از این فراز این است که امام حسين (علیهالسلام) امر وى را همان طور كه امام حسن (علیهالسلام) اجرا مىكرد، اجرا كند (وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ).
[1]- نهج البلاغه ترجمه روان باشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص541.
[2]- نهج البلاغه ترجمه روان باشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص541.
[3]- نهج البلاغه ترجمه روان باشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص541.
[4]- مفردات نهج البلاغه، ج2، ص148
[5]- مجمع البحرين، ج5، ص93.
[6]- كتاب العين، ج7، ص94.
[7]- فرهنگ ابجدى، ص84.
[8]- عبده، ج3، ص 25، به نقل از کلید گشایش نهج البلاغه، ص478.
اضف تعليق