نامه ها

نامه بیست وچهارم فراز سوم

و من وصية له (علیه‌السلام) بما يعمل في أمواله كتبها بعد منصرفه من صفين‌:

«وَ إِنَّ لِابْنَيْ فَاطِمَةَ (سلام‌الله‌علیها) مِنْ صَدَقَةِ عَلِيٍّ (علیه‌السلام) مِثْلَ الَّذِي لِبَنِي عَلِيٍّ (علیه‌السلام)وَ إِنِّي إِنَّمَا جَعَلْتُ الْقِيَامَ بِذَلِكَ إِلَى ابْنَيْ فَاطِمَةَ (سلام‌الله‌علیها) ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ قُرْبَةً إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌علیه‌و‌آله) وَ تَكْرِيماً لِحُرْمَتِهِ وَ تَشْرِيفاً لِوُصْلَتِهِ‌».


ترجمه‌ها

- ترجمه نهج ‌البلاغه (فقیهی)
از جمله وصيتی است از اميرالمؤمنين (علیه‌السلام) که آن را، پس از بازگشت از جنگ صفين درباره آنچه در مورد اموال وی بايد عمل شود نوشته است:

«همانا سهم دو پسر فاطمه (يعنی حسن و حسين(علیهماالسلام)) از صدقات علی (علیه‌السلام)، همچون سهم فرزندان علی (علیه‌السلام) (از غير فاطمه (سلام‌الله‌علیها) است) و جز اين نيست که به راستی من، پرداختن به اين وصيت را از اين روی به دو پسر فاطمه (سلام‌الله‌علیها) واگذار کردم که بدين وسيله خشنودی خدا و نزديک شدن به رسول خدا (صلی‌علیه‌و‌آله) و گرامی داشتن حرمت آن حضرت (صلی‌علیه‌و‌آله) و بزرگداشت خويشاوندی وی را طلب کرده باشم».

(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص379)
- ترجمه نهج البلاغه (استاد ولی)
وصیت آن حضرت (علیه‌السلام) که باید درباره‌ اموالش عمل شود این وصیت را پس از بازگشت از صفین نوشت:

«فرزندان فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از صدقه‌ی علی (علیه‌السلام) همانند دیگر فرزندان علی (علیه‌السلام) بهره دارند. و من اقدام به این امر را برای جلب خشنودی خدا و تقرب به رسول خدا (صلی‌علیه‌و‌آله) و به پاس احترام حرمت او و گرامی‌داشت خویشاوندی با آن بزرگوار به فرزندان فاطمه (سلام‌الله‌علیها) واگذاردم».

(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی‌‌، ص379)
- ترجمه نهج‌البلاغه(بهرام پور)
پس از بازگشت از صفین، این نامه را نوشته است:

(این نامه در حقیقت وقف‌نامه‌ای است که درآن متولی وقف، امام حسن و سپس امام حسین (علیهما‌السلام) هستند. نیز در مورد مصارف موقوفه و نحوه اداره نخلستان‌ها، سخن می‌گوید و در پایان، در مورد کنیزان خویش توصیه می‌کند).

(وصیت امام (علیه‌السلام) در مورد اموال و موقوفاتش)

«دو پسر فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از این اموال همان مقدار سهم دارند که سایر پسران علی (علیه‌السلام) (از غیر فاطمه (سلام‌الله‌علیها)) خواهند داشت.

من سرپرستی اموالم را به پسران فاطمه (سلام‌الله‌علیها) واگذاردم، برای خشنودی خدا و تقرب به رسول الله (صلی‌علیه‌و‌آله) و بزرگداشت و حرمت او و احترام خویشاوندی پیامبر (صلی‌الله علیه‌و‌آله)».

(نهج البلاغه ترجمه روان ‌با‌شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص542)
- ترجمه نهج البلاغه (فيض الإسلام)
از وصيت‌هاى آن حضرت (عليه‌السلام) است كه چگونه در دارایی‌هايش رفتار شود و آن را پس از بازگشت از (جنگ) صفين نوشته است:

«و براى دو پسر فاطمه (سلام‌الله‌علیها) (حسن و حسين (عليهماالسلام)) از بخشش على (عليه‌السلام) آن مى‌باشد كه براى سایر پسران علي (عليه‌السلام) است. (از دارایى من به همان مقدار كه به ديگر برادران مى‌دهند بردارند) و اين‌كه تصدى اين كار را به دو پسر فاطمه (سلام‌الله‌علیها) دادم براى به دست آوردن خوشنودى خدا و تقرّب به پيامبر اكرم (صلی‌علیه‌و‌آله) و به‌پاس احترام او و شرافت خويشاوندى با آن حضرت (صلی‌الله علیه‌و‌آله) است».

(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض الاسلام، ج‌5، ص878)

شروح

- ترجمۀ توضیح نهج البلاغه (آیت الله شیرازی)
از وصاياى آن حضرت (عليه‌السلام) درباره اموال خود پس از بازگشت از صفّين:

(وجه انتخاب آن دو)

«و براى فرزندان فاطمه (عليهاالسلام) (حسنين (عليهماالسلام)) از صدقه (موقوفه) على (عليه‌السلام) درست به همان اندازه است كه براى ساير فرزندان على (عليه‌السلام) از ديگر همسرانش مقرّر شده و همگى در استفاده يكسانند، ولى علت آنكه توليت اين موقوفه را به فرزندان فاطمه (عليهاالسلام) اختصاص دادم آن است كه قصدِ جذب ثواب الهى و دستيابى به تقرّبِ به رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) را داشتم؛ چون اين دو فرزندان پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) و محبوب‌ترين فرزندانم نزد خدا هستند، و بدين ترتيب، حرمت آن حضرت را پاس داشته‌ام و خويشاوندى آن حضرت (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) با اين دو (حسنين (عليهماالسلام)) را گرامى دانسته‌ام».

(ترجمۀ توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص15)
- شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)
وصيت آن حضرت (علیه‌السلام) كه با اموال او چه كنند و آن را پس از بازگشت از صفين مرقوم فرموده است:

«على (علیه‌السلام) تصريح فرموده است كه براى اين دو پسرش هم سهم آنان از منافع صدقات همچون فرزندان ديگر محفوظ است. اين سخن را از اين جهت فرموده است كه ممكن است كسى گمان كند آن دو چون سرپرست و ناظر مصرف منافع آن صدقات هستند، از اين‌كه سهمى چون ديگر فرزندان داشته باشند محروم هستند و بايد منافع آن بين ديگر فرزندانى كه سرپرستى صدقات را بر عهده ندارند تقسيم شود.

سپس درباره علت اعطاى سرپرستى صدقات به اين دو فرموده است كه به سبب شرافتى كه آن دو از لحاظ نسبت به رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) دارند اين كار را انجام داده‌ام و خواسته‌ام با قرار دادن اين سرپرستى براى دو نوه پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) به رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) تقرب جويم و در اين سخن رمز و اعتراضى نهفته است نسبت به كسانى كه فرماندهى حكومت را از خاندان پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) در ربودند آن هم با وجود داشتن كسى كه براى حكومت شايسته بوده است، يعنى سزاوارتر و لايق‌تر براى مسلمانان اين بوده است كه پس از رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) به منظور تقرب به پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) و گرامى داشتن حرمت و اطاعت او احترام به منزلت آن حضرت (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله)، حكومت را براى افراد خاندان پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) بگذارند و اجازه ندهند كه وارثان رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) رعيت باشند و اشخاص دور و كسانى كه از شجره و ريشه پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) نيستند بر آنان حاكم باشند. مگر نمى‌بينى اگر سلطان و حاكم مسلمانان از خاندان پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) باشد هيبت و حرمت رسالت و نبوت در سينه‌هاى مردم بزرگتر و بيشتر است و در صورتى كه سلطان اعظم مسلمانان از صاحب شريعت داراى نسب دورى باشد در سينه‌هاى مردم چنان هيبت و جلالى نسبت به مقام پيامبرى احساس نمى‌شود».

(جلوه ‌تاريخ‌ درشرح‌نهج‌البلاغه‌، ‌ابن‌ابى‌الحديد، ج6، ص 342)

واژه شناسی

- ابْتِغَاءَ
به دست آوردن.[1]
- تَشْرِيف
شرافت.[2]
- وُصْلَة
قرابت و خویشاوندی.[3]

واژه کاوی

- ابْتِغَاءَ (بغی)
«بَغْی» به‌معنی خواستن[4] ‌همراه با تجاوز و حدشکنی است[5] و گاه در مقدار (کمیت) به‌کار می‌رود و گاه در وصف و کیفیت.[6]

«بَغْی» دو گونه است:

1. پسندیده؛ که شخص از عدل به احسان و از امور واجب به انجام نوافل و مستحبات تجاوز می‌کند.

2. ناپسند و ناروا؛ که شخص از حق به باطل ‌و شک و شبهه می‌رود.[7]

«ابْتِغَاء» به معنی آرزو داشتن[8] و تلاش و كوشش برای رسیدن به آرزو است و اگر این آرزو نيك و شايسته‌ باشد تلاش و كوشش برای رسیدن به‌آن قابل ستايش و پسنديده است.[9]

نکته‌ها و پیام‌ها

1. هرچقدر انسان احترام و ارزش بیشتری برای خاندان پیامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) قائل شود در حقیقت خدا و رسولش (صلى‌الله‌عليه‌و‏آله) را محترم شمرده است (وَ إِنِّي إِنَّمَا جَعَلْتُ الْقِيَامَ بِذَلِكَ إِلَى ابْنَيْ فَاطِمَةَ (سلام‌الله‌علیها) ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ قُرْبَةً إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌علیه‌و‌آله) وَ تَكْرِيماً لِحُرْمَتِهِ وَ تَشْرِيفاً لِوُصْلَتِهِ‌).

2. قال النبي (صلی‌الله علیه‌و‌آله): «كل حسب و نسب منقطع يوم القيامة إلا حسبي و نسبي؛ هر حسب و نسبى در روز قيامت منقطع است، جز حسب و نسب من».[10]

[1]- نهج البلاغه ترجمه روان ‌با‌شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص542.

[2]- نهج البلاغه ترجمه روان ‌با‌شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص542.

[3]- نهج البلاغه ترجمه روان ‌با‌شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص542.

[4]- معجم المقاييس اللغة، ج‌1، ص271.   

[5]- الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، ج6، ص2779.

[6]- مفردات الفاظ قرآن، ص136.

[7]- مفردات ألفاظ القرآن، ص136.   

[8]- کلید گشایش نهج البلاغه، ص58.

[9]- مفردات ألفاظ القرآن، ص137.   

[10]- مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‌7، ص189.


اضف تعليق