وَ مِنْ وَصيَّةٍ لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ) كانَ يَكْتُبُها لِمَنْ يَسْتَعْمِلْهُ عَلَى الصَّدَقاتِ:
«فَإِذَا قَدِمْتَ عَلَى الْحَيِّ فَانْزِلْ بِمَائِهِمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخَالِطَ أَبْيَاتَهُم ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ حَتَّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ وَ لَا تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُم».
ترجمهها
«پس هنگامى كه بر تيره و طايفهاى رسيدى، بى آنكه داخل خانههاى ايشان بشوى بر آب آنها فرود آى، آنگاه با طمأنينه و وقار نزد ايشان برو تا در ميان آنان قرار گيرى، آن گاه بر ايشان سلام مىكنى و در اظهار تحيّت و درود نسبت به آنها بخل نمىورزى.
[در بيرون خانهها و در كنار نهر آب و مزارع فرود آى؛ زيرا ممكن است ساكنان خانهها مايل نباشند كسى از وضع زندگى و غنا و فقرشان، آگاه گردد]».
(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، صص515 و 516)
«چون به قبیلهای وارد شدی در کنار آب آنان فرود آی، بدون آنکه به خانههای آنان پا گذاری ،آنگاه با آرامش و وقار به سوی آنان برو تا آنکه میان آنان بایستی و بر آنان سلام کنی و در تحیّت آنان چیزی فرو مگذار».
(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی، ص380)
(در این نامه، امام (علیهالسلام) در مورد جمعآوری زکات ابتدا به مأموران خود توصیه میکند که رعایت تقوا و نیت خالص، و پرهیز از تهدید و گرفتن زکات بیش از حد از کسی را از یاد نبرند و اینکه در برخورد اول با مردم با نهایت محبت و مهربانی و ادب رفتار کنند. سپس در مورد چگونگی اخراج حق الهی از حق مردم توضیح میدهد، و در نهایت در مورد حقوق حیواناتی که بهعنوان زکات گرفته میشوند رعایت حق آنها را سفارش میفرماید.)
«به هر آبادی که رسیدی در کنار آب فرودآی و وارد خانه کسی مشو! آنگاه با وقار و آرامش بهسویشان برو و بهآنها سلام کن و در سلام و تعارفات و مهربانی کوتاهی مکن».
(نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص543)
«پس چون به قبيلهاى رسيدى بر سر آب آنها فرود آى بدون آنكه به خانههاشان در آیى، بعد از آن با آرامش بهسوى ايشان برو تا بين آنان بايستى، پس بر آنها سلام كن، و درود بر ايشان را كوتاه منما (با آنان بىاعتنایى و كم احترامى مكن)».
(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض الإسلام، ج5، ص882)
شروح
توصيههاى اخلاقى به مأمور جمعآورى زكات
«و چون بر قبيله يا قريهاى وارد شدى، نخست بر چشمه آب آنها كه از آن مىنوشند و يا در كنار پناهگاهشان (حاشيه آبادى) فرود آی، بدون اينكه وارد كوى و برزن آنها شوى و با مركب خود از بين آنها بگذرى. سپس با وقار و آرامش و احترام نزد آنها برو تا در ميان آنها قرار گيرى. و بر آنها سلام كن. مبادا مانند مستكبران بدون سلام بر آنها وارد شوى، و در تحيّت و سلام و احترام به آنها بخل نورز».
(ترجمۀ توضيح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص19)
«چند نكته بر جسته در اين سفارشنامه وجود دارد كه به ذكر آنها مىپردازيم:
... 3_ به او دستور مىدهد كه هر گاه به سرزمين يكى از قبايل وارد مىشود، سر جوى و محل آب آنها كه عادتاً با خانههايشان فاصله دارد، فرود آيد و بر در خانههاى آنان فرود نيايد زيرا باعث زحمت آنها مىشود.
4_ از عبارت «امْضِ إِلَيْهِمْ» تا جمله «وَ لَا تَسُوأَنَّ صَاحِبَهَا»:
آنچه موجب مصلحت و سزاوار است كه در حق آنان عمل كند به وى آموخته است. كارهايى كه سبب شفقت بر آنها است از قبيل وقار و آرامش و ايستادن در ميان جمع آنان توأم با گفتارهايى از قبيل سلام گفتن و ابلاغ رسالت آن حضرت و چگونگى گفتارها مثل كامل كردن تحيت و با نرمى و ملاطفت سخن گفتن تمام اينها دستوراتى است كه امر به انجام دادنشان فرموده، و جمله فوق شامل منهيات و كارهايى هم هست كه دستور تركش را داده است از جمله آنها: مسلمانى را نترساند و به آيندهاش بدبين نكند و بر او سخت نگيرد و تكليف شاق بر او محول نكند، بدون اذن او در ميان شتران و گوسفندانش داخل نشود، و مانند زورمداران و ستمكاران بر آنان وارد نشود و حيوانى را رم ندهد و با زجر دادن و زدنشان صاحب آنها را آزرده خاطر نكند كه تمام اينها بر خلاف نظر شارع است».
(ترجمة شرح نهجالبلاغه، ابنميثم، ج4، صص712 و 713)
واژه شناسی
واژه کاوی
«سَکَنَ الشیءُ» یعنی چیزی ثابت شد و قرار گرفت.[14]
از استقرار باطنی و آرام و قرار گرفتن درونی به «طمأنینه» و «رفع اضطراب» تعبیر میشود.[15]
«سَکِینَة» به دو معنا است: 1. وقار و سکون 2. قرار قبل از حرکت.[16] در اینجا معنای اول مد نظر است: آرامی،[17] هیبت، وقار[18] و حالت افراد بامتانت.[19]
واژه «سَکِینَة» به معنای آرامش قلبی كه آرامش ظاهرى را بهدنبال دارد، شش بار در قرآن کریم بهکار رفته است.[20]
«خِدَاج» در اصل یعنی حیوانی جنینش را سقط کند درحالی که خلقتش کامل شده است[22] و این واژه، استعاره از کاستی در هر چیزی است. [23]
«خَدَجَتِ النَّاقَة» یعنی ماده شتر جنین خود را قبل از پایان مدت بارداری سقط کرد؛ اما «اَخدَجَتِ النَّاقَة» یعنی آن شتر، فرزند خود را با نقص در آفرینش بهدنیا آورد هرچند که روزهای حملش تمام شده بود.[24]
«أَخْدَجَ الرَّجُلُ صَلَاتَهُ إخْدَاجًا» یعنی شخصی از نمازش کاست و آن را غیرکامل بجا آورد.[25]
«لاتُخْدِجْ» در این عبارت، یعنی «بخل مورز».[26] «وَ لَا تُخْدِجِ التَّحِيَّةَ» یعنی از درود گفتن نکاه.[27]
از این ماده فقط همین یک مورد در نهج البلاغه آمده است.[28]
زندگی یکی از معانی واژه «حیّ» است.[29]
درود گوینده[30] با «تحیّت» خویش، برای دیگری[31] زندگی ظاهری، باطنی، مادی و معنوی را درخواست میکند.[32]
«حَیَّاهُ الله» دعایی برای بقا و سلامتی از سوی خدا برای دیگری است.[33]
تفصیلی:
زندگی یکی از معانی واژه «حیّ» است.[34]
«تحیّت» با توجه به مادهاش، بهمعنای زنده ماندن و زنده نگهداشتن است.[35] «تحیّت» در ابتدا دعا برای زندگانی و پایندگی دیگران بوده است[36] پس از آن، مردم این عبارت را در تمام دعاها بهکاربردند سپس شرع مقدس آن را در دعای مخصوص «سلامٌ عَلَيْك» استعمال کرد.[37]
هنگامی که درود گوینده میگوید: «سلامٌ عَلَيْك» برای مخاطب خود، سلامتی از هر امر ناپسندی را آرزو میکند که مرگ از شدیدترین ناپسندیها است.[38]
«تحیّت»، کلام با برکت و نیکویی است؛ زیرا دعای مؤمنی در حق دیگری است که به سبب آن،[39] افزایش خیر و روزی دلپسند برای وی از سوی خدای متعال امید میرود.[40]
هر دعا، درود و تعارفى كه انسان در هنگام روبرو شدن با شخص دیگر بر زبان میآورد «تحیّت» نام دارد.[41]
افراد با درود «حَيَّاكَ اللّه» به استقبال دیگران میروند.[42]
کسی که از آسیبها به سلامت باشد «پاینده» است بنابراین ترجمه عبارت «حَيّاك الله؛ خدا تو را زنده بدارد» به «أَبقاك الله؛ خدا تو را پاینده بدارد»[43] صحیح است.[44] این کلام، دعایی برای بقا و سلامتی از سوی خدا برای او است.[45]
خدای متعال میفرماید:
«وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها؛ و چون به شما درود گفته شد، شما به صورتى بهتر از آن درود گوييد، يا همان را در پاسخ برگردانيد، كه خدا همواره به هر چيزى حسابرس است».[46]
تفاوت «تحیّت» و «سلام»:
دایرة معنایی «تحیّت» از «سلام» گستردهتر است؛[47] منظور از «تحیّت»، «سلام» و دیگر نیکیها است.[48]
«تحیّت»، قولی است که مردم را شادمان میکند و «سلام»، مژدهای به پاداش بزرگ برای طرف مقابل است، انواع سلامتی را در بر میگیرد[49] و از مصاديق «تحیّت» بهشمار میرود.[50]
نکتهها و پیامها
1_ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) همانند پدری دلسوز و آموزشدهنده مبادی آداب را به مأمور خویش میآموزند. (فَإِذَا قَدِمْتَ عَلَى الْحَيِّ...)
2_ امیرالمؤمنین (علیه السلام) برخی از رفتارهای مأمور حاکم را بیان میکنند که از لحاظ روانشناسی سبب افزایش آرامش روحی و روانی شهروندان میشود:
· هنگامیکه به شهری رسیدی، کنار سرچشمه و آبشخور آنان باربیفکن. (فَانْزِلْ بِمَائِهِمْ)
· داخل خانههای آنان نشو. (مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخَالِطَ أَبْيَاتَهُم)
· با آرامش قلبی و ظاهری بهسوی آنان گامبردار. این پیام زبان بدن، آرامش را به ساکنان شهر هدیه میدهد.
ارتباط غیر کلامی، زبان بدن یا گفتار بیصدا:
«در یک ارتباط انسانی پیامها و اطلاعات نه از طریق آنچه میگویید، بلکه بیشتر از طریق نحوة بیان یا چگونگی گفتن شما منتقل میشود. تنها 7% اطلاعات از طریق کلمات منتقل شده؛ 38% اطلاعات از طریق لحن صدا و 55% آن نیز توسط زبان بدن مبادله می شود. اهمیت تسلط در زبان بدن کمتر از فصاحت و بلاغت نیست».[51] (ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ)
· آنها را، به اصطلاح، تحویل بگیر، سلام کن و بر ایشان درود بفرست. (فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ وَ لَا تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُم)
3_ امام کاظم (علیهالسلام) از پدران خویش از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت میکنند:
«إِنَّ أَبْخَلَ النَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلَامِ؛ بخيلترين مردم كسى است كه در سلام كردن بخل ورزد».[52]
سلام کردن و رفتار خوش بادیگران نشانة بزرگواری است. (فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ)
4_ ضرورت مردمی زیستن حاکم و کارفرمایان او و دوری از کاخ نشینی و عزلت در برج عاج:[53]
مردم میپسندند که مأموران حاکم و مسئولان را در میان جمع خویش پذیرا باشند، دوست ندارند آنها هنگامیکه وارد شهرشان میشوند دور و بیگانه از ایشان سکنی گرینند. (حَتَّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ)
راهکارهایی از نهج البلاغه برای بهبود زندگی اجتماعی:
1_ «اثر تقدم» یا «نخستین تأثیر ذهن»:
در نگاه اول، افراد با نمونه مینیاتوری زندگی شما آشنا میشوند و این نمونة کوچک تمام اطلاعاتی است که آنها از شما دارند. این اصل را «اثر تقدم» یا «نخستین تأثیر ذهن» مینامیم. نخستین اطلاعاتی که دریافت میشود بیشترین اثر را در برداشتهای کلی افراد از یکدیگر دارد. [54]
ثانیههای اول ارتباط را ثانیههای طلایی بدانید و رفتار خود را به شدت کنترل کنید. طبق مشاهدات و آزمایشها بیشترین تأثیر یک ارتباط، نتیجة برداشت اولیه یعنی تا چهار دقیقه اول ارتباط میباشد. در این زمان فرصت کافی برای مکالمه و اثربخشی از طریق گفتار وجود ندارد و این مطلب بیانگر آن است که زبان بدن از نفوذ بیشتری در روند ارتباط و اثر تقدم برخوردار است؛ زیرا بیشترین برداشت ما در دقایق اول معطوف به زبان بدن میباشد.[55]
اگر در آن لحظات با طرف مقابلتان خوش رفتاری کنید، او شما را فرد خوش برخوردی قلمداد میکند و تصویر زیبایی از شما را در ذهن خویش نقاشی میکند.
2_ لزوم فراگرفتن مهارتهای ارتباطی و آموزش آن به فرزندان:
موفقیت در روابط اجتماعی نیازمند برخورداری از مهارتهای ارتباطی است. روابط اجتماعی را نباید ساده انگاشت. بخش مهمی از ناکامیهای زندگی به خاطر ناکامی در روابط اجتماعی است. کسی که نتواند با دیگران رابطهای صحیح و منطقی برقرار سازد، دچار تنشها، مشکلات و بلکه بحرانهای زیادی خواهد شد که بر کل زندگی او تأثیر خواهد داشت و موجب نارضایتی و ناکامی وی میگردد. کسی که روابط صمیمی نداشته باشد، زندگی خانوادگیاش از تعادل و نشاط برخوردار نبوده، تعامل سازندهای نیز میان اعضای خانواده برقرار نخواهد شد. در صحنة اجتماع نیز تعامل مثبت و سازنده ای با دیگران نخواهد داشت.[56]
3_ ضرورت آموزش مهارتها به کارمندان:
کسی که روابط صمیمی نداشته باشد در محیط کار نیز نمی تواند رابطة سالم و موفّقی با مدیران، همکاران و زیردستان خود برقرار کند. از این رو، پیوسته در حال تنش و اضطراب است و همواره از فشار روانی رنج میبرد. همین امر، بر موقعیت اجتماعی او و بر کسب و کارش تأثیر منفی بر جای خواهد گذاشت.[57]
در هنگام محول کردن مسئولیتی به افراد، لازم است آموزشهای ضروری بهایشان داده شود. آموزش پیش نیازها در شرکتها، سبب بالارفتن توانمندیها و قابلیتهای افراد و سطح کارشان میشود که به توسعه شرکت میانجامد.
[1]- مفردات نهج البلاغه، ج2، ص273.
[2]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص543.
[3]- قاموس قرآن، ج7، ص44.
[4]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص543.
[5]- فرهنگ ابجدی، ص198.
[6]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص543.
[7]- فرهنگ ابجدی، ص492.
[8]- فرهنگ ابجدى، ص680.
[9]- فرهنگ ابجدی، ص495.
[10]- ترجمۀ توضيح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص18.
[11]- کلید گشایش نهج البلاغه، ص215.
[12]- معجم المقاييس اللغه، ج3، ص88.
[13]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص163.
[14]- تاج اللغه و الصحاح العربیه، ج5، ص2632.
[15]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص163.
[16]- برداشتی از مجمع البحرين، ج6، ص266.
[17]- تاج اللغه و الصحاح العربیه، ج5، ص2632.
[18]- المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ج1، ص283.
[19]- تاج اللغه و الصحاح العربیه، ج5، ص2632.
[20]- قاموس قرآن، ج3، ص283.
[21]- معجم مقائيس اللغه، ج2، ص164.
[22]- مفردات نهج البلاغه، ج1، ص308.
[23]- اساس البلاغه، ص154.
[24]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج1، ص614.
[25]- این قول «سَرَقُسْطِي» است. المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ج1، صص164 و 165.
[26]- عبده به نقل از کلید گشایش نهج البلاغه، ص220.
[27]- لسان العرب، ج2، ص248.
[28]- مفردات نهج البلاغه، ج1، ص309.
[29]- معجم المقاييس اللغه، ج2، ص122.
[30]- مجمع البحرين، ج1، ص114.
[31]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، ص338.
[32]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، ص338.
[33]- مجمع البحرين، ج1، ص117.
[34]- معجم المقاييس اللغه، ج2، ص122.
[35]- قاموس قرآن، ج2، ص214.
[36]- المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ج1، ص160.
[37]- المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ج1، ص160.
[38]- مجمع البحرين، ج1، ص113.
[39]- مجمع البحرين، ج1، ص114.
[40]- مجمع البحرين، ج1، ص114.
[41]- قاموس قرآن، ج2، ص213.
[42]- المحيط في اللغه، ج3، ص239.
[43]- لسان العرب، ج14، ص217.
[44]- لسان العرب، ج14، ص217.
[45]- مجمع البحرين، ج1، ص117.
[46]- نساء، آیه86.
[47]- الفروق في اللغه، ص50.
[48]- مجمع البحرين، ج1، ص113.
[49]- بهجة الخاطر و نزهة الناظر، صص213 و 214.
[50]- اقرب الموارد به نقل از قاموس قرآن، ج2، ص214.
[51]- مدیریت رفتار، گردآورندگان: سید محمد جواد حق بیان، سید ابوالفضل راه چمنی، ناشر :www.modiryar.com، مشخصات نشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان 1391، ص387.
[52]- الجعفريات (الأشعثيات)، ص76.
[53]- برج عاج: از قرن نوزدهم این اصطلاح در اشاره به جهان یا محیطی به کار میرود که اندیشمندان در آن مشغول پیجوییهایی منفک از دغدغههای عملی زندگی روزمره میشوند.
[54]- هماهمنگي در مديريت، نام پديدآور: www.modiryar.com، ناشر :www.modiryar.com، مشخصات نشر ديجيتالي: مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان 1391، صص 48.
[55]- هماهمنگي در مديريت، نام پديدآور: www.modiryar.com، ناشر :www.modiryar.com، مشخصات نشر ديجيتالي: مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان 1391، صص49 و50.
[56]- هنر رضایت از زندگی، عباس پسندیده، ناشر: موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث (نسخۀ دیجیتالی قائمیه)، سال1384، ص94.
[57]- هنر رضایت از زندگی، عباس پسندیده، ناشر: موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث(نسخۀ دیجیتالی قائمیه)، سال1384، ص94.
اضف تعليق