نامه ها

نامه بیست وپنجم فراز ششم

وَ مِنْ وَصيَّةٍ لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ) كانَ يَكْتُبُها لِمَنْ يَسْتَعْمِلْهُ عَلَى الصَّدَقاتِ:

«فَإِذَا أَتَيْتَهَا فَلَا تَدْخُلْ عَلَيْهَا دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيْهِ وَ لَا عَنِيفٍ بِهِ وَ لَا تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَ لَا تُفْزِعَنَّهَا وَ لَا تَسُوأَنَّ صَاحِبَهَا فِيهَا».


ترجمه‌ها

- ترجمه نهج ‌البلاغه (فقیهی)
بخشى از وصيّت و سفارش اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) است كه آن را براى كسانى كه بر امر صدقات مى‌گماشت، مى‌نوشت:

«و چون در محلّى كه آن حيوانات هستند رفتى، رفتن تو از نوع رفتن كسى نباشد كه بر صاحب آن‌ها تسلّط دارد و بر او سخت گرفته است، و البتّه چهارپايى را رم نده و آن را نترسان و دربارۀ آن حيوان كارى از تو سر نزند كه صاحب آن را ناراحت كند (از قبيل زدن حيوان)».

(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص516)
- ترجمه نهج البلاغه (استاد ولی)
بخشی از سفارش آن حضرت (علیه‌السلام) که به مأموران جمع آوری زکات می‌نوشت:

«و چون سراغ آن‌ها رفتی مانند کسی که بر او تسلط دارد و با او بدرفتاری می‌کند بر دام‌هایش داخل مشو. و مبادا دامی را فراری دهی و یا بترسانی، و صاحبش را نسبت به آن بیازاری!».

(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی، ص381)
- ترجمه نهج البلاغه (بهرام پور)
دستور العمل امام (علیه‌السلام) به‌مأموران جمع‌آوری مالیات در سال 36 هجری:

(در این نامه، امام (علیه‌السلام) در مورد جمع‌آوری زکات ابتدا به‌ مأموران خود توصیه می‌کند که رعایت تقوا و نیت خالص، و پرهیز از تهدید و گرفتن زکات بیش از حد از کسی را از یاد نبرند و اینکه در برخورد اول با مردم با نهایت محبت و مهربانی و ادب رفتار کنند. سپس در مورد چگونگی اخراج حق الهی از حق مردم توضیح می‌دهد، و در نهایت در مورد حقوق حیواناتی که به‌عنوان زکات گرفته می‌شوند رعایت حق آن‌ها را سفارش می‌فرماید.)

«آن‌گاه که به‌محیط آن‌ها داخل شدی مانند اشخاص سلطه‌گر رفتار نکن، حیوانی را رَم نده و هراسان نکن و صاحب دام را مرنجان».

(نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص544)
- ترجمه نهج البلاغه (فيض الإسلام)
از وصيّت‌هاى آن حضرت (عليه‌السلام) است كه راه گرفتن و جمع‌آورى زكات را و مهربانى با كساني را كه زكات مى‌پردازند، نشان مى‌دهد و آزار نرساندن به شترهایى كه بابت زكات گرفته مي‌شود. ایشان این سفارش را براى كسي كه متصدّى جمع‌آورى زكوات قرار مى‌داد، مى‌نوشت:

«و چون نزد چهار پايان رسيدى به‌آن‌ها نگاه مكن مانند كسي كه بر صاحب آن‌ها تسلّط دارد، و نه مانند كسي كه بر او سخت گيرد، و چهار پايى را نرانده، مترسان و صاحب آن را در (گرفتن) آن مرنجان».

(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض الإسلام، ج‌5، ص882)

شروح

- توضیح نهج البلاغه (آیت الله شیرازی)
از توصيه‌هاى آن حضرت (عليه‌السلام) به كسى كه براى جمع‌آورى صدقات مى‌گمارد:

روش برخورد با مؤمنان هنگام جمع آورى زكات

«اگر در آغل حيوانات وارد شدى مانند جبّاران و زورگويان و متكبران با عنف و خشونت نباش و هيچ حيوانى را فرارى مده كه اسلام به رعايت حال حيوانات فرمان داده، چنان‌كه رعايت حال انسانها را لحاظ داشته است. و حيوانات را نترسان و صاحب دام‌ها را با آزردن حيواناتش مرنجان، چنان‌كه برخى از افراد با چنگ زدن در پشم گوسفند، آن را بلند مى‌كنند و يا با فشار آوردن بر گرده‌شان، آنها را مى‌آزارند».

(ترجمۀ توضيح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص21)
- شرح نهج‌البلاغه (ابن میثم)
از سفارش‌هاى حضرت (علیه‌السلام) كه براى متصديان جمع‌آورى زكات و صدقات مى‌نوشت:

«چند نكته بر جسته در اين سفارشنامه وجود دارد كه به ذكر آنها مى‌پردازيم:

...

4_ از عبارت «امْضِ اِلَيْهِم»، تا جمله «وَ لَا تَسُوءَنَّ صاحِبَها»:

آنچه موجب مصلحت و سزاوار است كه در حق آنان عمل كند به وى آموخته است. كارهايى كه سبب شفقت بر آنهاست از قبيل وقار و آرامش و ايستادن در ميان جمع آنان توأم با گفتارهايى از قبيل سلام گفتن و ابلاغ رسالت آن حضرت و چگونگى گفتارها مثل كامل كردن تحيت و با نرمى و ملاطفت سخن گفتن تمام اينها دستوراتى است كه امر به انجام دادنشان فرموده، و جمله فوق شامل منهيات و كارهايى هم هست كه دستور تركش را داده است از جمله آنها: مسلمانى را نترساند و به آينده‌اش بدبين نكند و بر او سخت نگيرد و تكليف شاق بر او محول نكند، بدون اذن او در ميان شتران و گوسفندانش داخل نشود، و مانند زورمداران و ستمكاران بر آنان وارد نشود و حيوانى را رم ندهد و با زجر دادن و زدنشان صاحب آنها را آزرده خاطر نكند كه تمام اينها بر خلاف نظر شارع است».

(ترجمة ‌شرح‌ نهج‌البلاغه، ابن‌ميثم، ج4، ص713)

ترجمه واژه‌ها

- أَتَيْتَ
(در آن مکان) حاضر شدی.[1]
- لَا تَدْخُلْ
وارد نشو.[2]
- مُتَسَلِّطٌ عَلَی
کسی که بر دیگری سلطه یافته است.[3]
- عَنِيف
زورگو.[4]
- لَا تُنَفِّرَنَّ
هرگز مگریزان.[5]
- بَهِيمَة
بهيمه اسم هر چهار پاست در دريا باشد يا در خشكى‌.[6]
- لَا تُفْزِعَنَّ
هرگز مترسان.[7]
- لَا تَسُوأَنّ
هرگز بدرفتاری نکن،[8] [او را] ناراحت نکن.[9]

واکاوی واژه‌ها

- عَنِيف (عنف)
«عُنْف» معنایی مخالف نرمی دارد[10] و به معنای شدت، سختی،[11] ستمکاری، بی‌رحمی[12] و خشونت[13] است. هرچه از خیر و نیکی در «رفق و مدارا» وجود دارد همانند آن از بدی در «عُنْف» وجود دارد.[14]

شخص زورگو، نامهربان،[15] خشن و سختگیر[16] «عَنِیف» نامیده می‌شود. «عُنُف» جمع واژة «عَنِیف» است. [17]

هنگامی که عرب دربارة شخصی می‌گوید: «عَنُفَ» یعنی آن فرد در کارش مهربانی و نرمی ندارد.[18]

«عَنُفَ‌ بالرجُلِ» یعنی فلانی به آن مرد رحم نكرد و با او رفتار سخت كرد.[19]

در حدیث شریف از امام باقر (علیه‌السلام) آمده است: «إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفِيقٌ يُحِبُّ اَلرِّفْقَ وَ يُعْطِي عَلَى اَلرِّفْقِ مَا لاَ يُعْطِي عَلَى اَلْعُنْفِ؛ خداى عز و جل ملايم است و نرمش را دوست دارد و به نرمش پاداشى دهد كه به خشونت و سختگيرى ندهد».[20]

سه مورد از «عُنْف» در نهج البلاغه به کار رفته است. [21]
- لَا تُفْزِعَنَّ (فزع)
یکی از معانی «فزع» ترس است.[22]

هنگامی که امر عظیم ناگواری به صورت ناگهانی رخ دهد و انسان به ترسی شدید همراه با آشفتگی و سرگردانی دچار شود؛ این هراس، «فزع» نام دارد.[23] برخی نیز آن را به معنای گرفتگی و انقباض خون در بدن به هنگام ترس از چیزی هراس‌انگیز معنا کرده‌اند. «فزع» نوعى بى‌تابى است.[24]

حالت چشم در هنگام نگاه کردن چند گونه است؛ هنگامی که شخصی دچار «فزع» می‌شود، حالت سوم برایش پیش می‌آید:

1. اگر سیاهی چشم از ترس پنهان شود، گفته می‌شود: «بَرِقَ‌ بَصَرُهُ»

2. اگر چشم را از روی ترس یا تهدید باز کند، گفته می‌شود: «حَمَجَ»

3. اگر شخص چشمش را بسیار باز کند و با چشم تیزبین در هنگام ترس نگاه کند، گفته می‌شود: «حَدَّج‌ [و فَزِع‌]»

4. اگر در نگاه، چشمش را پایین بیندازد، گفته می‌شود: «دَنْقَش‌ وَ طَرْفَشَ»[25]

5. اگر فرد چشمانش را باز کند و با چرخش چشم نگاه نکند، گفته می‌شود: «شَخَص، (چشمانش) خیره شد».[26]

«أَفْزَاع» جمع واژة «فَزَع» است.[27]

خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید:

«إِذْ دَخَلُوا عَلى‌ داوُدَ فَفَزِعَ‌ مِنْهُمْ؛ چون بر داود وارد شدند از آنها ترسيد».[28]

«وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ‌ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ؛ روزى كه در صور دميده شود اهل آسمان‌ها و زمين به فزع افتند مگر آنكه خدا خواهد و همه خاضعانه به سوى خدا آيند‌».[29]

گفته‌اند ذكر «فزع» بصيغة ماضى پس از «يُنْفَخُ» براى محقق الوقوع بودن است. به نظر می‌آيد مراد از نفخ صور، نفخة دوم و زنده شدن مردگان است كه نفخة اول ظاهرا دفعى است و مجالى به ترس نخواهد داد.[30]

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در نهج البلاغه می‌فرمایند:

«و اَمْنُ فَزَعِ جَأشِکُم؛ تقوی موجب ایمنی ترس دل شما است».[31]

«لَا يُفْزِعُهُمْ وُرُودُ الْأَهْوَال؛‌ ورود ترس‌ها (اهوال و ترس‌های دنیوی) آن‌ها (مردگان در گور) را به زاری نمی‌کشاند».[32]

« فَاعْتَصِمُوا بِتَقْوَى اللَّهِ، فَإِنَّ لَهَا حَبْلًا وَثِيقاً عُرْوَتُهُ وَ مَعْقِلًا مَنِيعاً ذِرْوَتُهُ؛ وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ وَ غَمَرَاتِهِ وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ وَ أَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ، فَإِنَّ الْغَايَةَ الْقِيَامَةُ وَ كَفَى بِذَلِكَ وَاعِظاً لِمَنْ عَقَلَ وَ مُعْتَبَراً لِمَنْ جَهِلَ وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَايَةِ مَا تَعْلَمُونَ مِنْ ضِيقِ الْأَرْمَاسِ وَ شِدَّةِ الْإِبْلَاسِ وَ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ رَوْعَاتِ الْفَزَعِ؛ پس به تقواى الهى چنگ زنيد، كه رشته‌اى است با دستگيره‌اى محكم، و حصارى است كه بلندى آن دست نيافتنى است. بر مرگ و دشواري‌هايش پيشدستى كنيد، و براى پذيراييش قبل از آنكه از درآيد آماده شويد، و پيش از فرود آمدنش مهيّا گرديد؛ زيرا قيامت نهايت كار است. مرگ براى عاقلان پندى كافى، و براى جاهلان زمينه عبرت است. پيش از فرارسيدن مرگ، از تنگى قبرها، و شدّت غم و اندوه، و در ترس و بيم به سربردن ... چه مى‌دانيد».[33] گویا منظور از فزع در عبارت «رَوْعَاتِ الْفَزَع» اضطراب است.[34]

یکی از معانی «إفْزَاع»، ترساندن[35] و به زاری کشانیدن[36] است. «أفزَعْتُه» یعنی او را ترساندم.[37]

نکات تدبری

1_ برخورد اوليه انسان با اشيا، در واکنش بعدی وی تأثير دارد. امام (علیه‌السلام) به این مورد اشاره می‌کنند و به کارگزار اقتصادی حکومت سفارش ميکند هنگامي‌که داخل محل نگهداری حيوان شدی، سلطه‌گر و سخت‌گير رفتار مکن.[38] (فَإِذَا أَتَيْتَهَا فَلَا تَدْخُلْ عَلَيْهَا دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيْهِ وَ لَا عَنِيفٍ بِهِ)

2_ در اسلام نه تنها انسان‌ها، بلکه حیوانات حقوق و جایگاهی دارند «و در همة احوال، انسان‌ها مکلف به مدارا نمودن با حیوانات هستند».[39] (وَ لَا تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَ لَا تُفْزِعَنَّهَا)

3_ اسلام با پيشينة چهارده قرن قدمت، با نظریات علمي و جامع، در نگهداری و استفاده از حيوانات، پيش‌قدم و از هرگونه افراط و تفریط دور مي‌باشد.[40] نامة 25 نهج البلاغه را مي‌توان منشوری جامع، فراگير و اخلاقي در بيان حقوق حيوانات دانست.[41]





راهکارهایی از نهج البلاغه برای بهبود زندگی اجتماعی:
با توجه به این موضوع که منشور جهاني و کنوانسيون‌های مربوطه، کامل نيستند و در مواردی دچار افراط و تفریط شده، مي‌توان با طرح نامة25 در مجامع بين الملل، کاستي‌ها را برطرف نمود.[42]

[1]- فرهنگ ابجدی، ص9.

[2] قاموس قرآن، ج2، ص332.

[3]- فرهنگ ابجدی، ص228.

[4]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص544.

[5]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص544.

[6]- مجمع البیان به نقل از قاموس قرآن، ج1، ص243.

[7]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص544.

[8]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص544.

[9]- برداشتی از قاموس قرآن، ج‌3، ص347.

[10]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج4، ص1845.

[11]- مجمع البحرين، ج‌5، ص104. 

[12]- فرهنگ ابجدی، ص627.

[13]- مفردات نهج البلاغه، ج2، ص190.

[14]- مجمع البحرين، ج‌5، ص104. 

[15]- فرهنگ ابجدى، ص627.

[16]- کلید گشایش نهج البلاغه، ص576.

[17]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج4، ص1845.

[18]- معجم المقاييس اللغه، ج‌4، ص158.

[19]- فرهنگ ابجدى، ص628.

[20]- مجمع البحرين، ج‌5، ص104. 

[21]- مفردات نهج البلاغه، ج2، ص190.

[22]- معجم المقاييس اللغه، ج‌4، ص501.

[23]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‌9، صص81 و 82.

[24]- مفردات ألفاظ القرآن، ص635.

[25]- که این، گفتة ابی عمرو است.

[26]- فقه اللغه، ص139.

[27]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج 3، ص1686.

[28]- ص، آیة22.

[29]- نمل، آیة87.

[30]- قاموس قرآن، ج‌5، ص172.

[31]- نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص313، خطبة198.

[32]- نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص339، خطبة221.

[33]- نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص281، خطبة190.

[34]- مفردات نهج البلاغه، ج2، ص244.

[35]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج 3، ص1687.

[36]- کلید گشایش نهج البلاغه، ص617.

[37]- معجم المقاييس اللغه، ج‌4، ص501.

[38]- بررسی تطبیقی اعلامیة جهانی حقوق حیوانات در غرب و اسلام با استناد به نامة 25 نهج البلاغه، شمخی، مینا؛ سامی، محمد جواد؛ خنشا، علی رضا، نشریه پژوهشنامه نهج البلاغه، تابستان 1399 - شماره 30 (علمی-پژوهشی/(ISC، ص13.

[39]- جایگاه حقوق حیوانات از منظر فقه، باستانی، فاطمه؛ براتی، مرتضی؛ ذوالفقاری، مهدی، نشریه فقه و تاریخ تمدن، زمستان 1397، سال چهاردهم - شماره 4 (علمی-پژوهشی/(ISC (‌18 صفحه - از 117 تا 134 )، ص117.

[40]- بررسی تطبیقی اعلامیة جهانی حقوق حیوانات در غرب و اسلام با استناد به نامة 25 نهج البلاغه، شمخی، مینا؛ سامی، محمد جواد؛ خنشا، علی رضا، نشریه پژوهشنامه نهج البلاغه، تابستان 1399 - شماره 30 (علمی-پژوهشی/(ISC، ص6.

[41]- بررسی تطبیقی اعلامیة جهانی حقوق حیوانات در غرب و اسلام با استناد به نامة 25 نهج البلاغه، شمخی، مینا؛ سامی، محمد جواد؛ خنشا، علی رضا، نشریه پژوهشنامه نهج البلاغه، تابستان 1399 - شماره 30 (علمی-پژوهشی/(ISC، ص15.

[42]- بررسی تطبیقی اعلامیة جهانی حقوق حیوانات در غرب و اسلام با استناد به نامة 25 نهج البلاغه، شمخی، مینا؛ سامی، محمد جواد؛ خنشا، علی رضا، نشریه پژوهشنامه نهج البلاغه، تابستان 1399 - شماره 30 (علمی-پژوهشی/(ISC، ص15.

اضف تعليق