وَ مِنْ وَصيَّةٍ لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ) كانَ يَكْتُبُها لِمَنْ يَسْتَعْمِلْهُ عَلَى الصَّدَقاتِ:

«وَ لْيُرَفِّهْ عَلَى اللَّاغِبِ‌ وَ لْيَسْتَأْنِ‌ بِالنَّقِبِ‌ وَ الظَّالِعِ‌ وَ لْيُورِدْهَا مَا تَمُرُّ بِهِ مِنَ الْغُدُرِ وَ لَا يَعْدِلْ بِهَا عَنْ نَبْتِ الْأَرْضِ إِلَى جَوَادِّ الطُّرُقِ‌ وَ لْيُرَوِّحْهَا فِي‌ السَّاعَاتِ وَ لْيُمْهِلْهَا عِنْدَ النِّطَافِ‌ وَ الْأَعْشَاب‌».

 

ترجمه‌ها

- ترجمه نهج ‌البلاغه (فقیهی)
بخشى از وصيّت و سفارش اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) است كه آن را براى كسانى كه بر امر صدقات مى‌گماشت، مى‌نوشت:

«و بايد شترى را كه رنج راه، آن را خسته كرده، در آسايش قرار دهد و بايد آن را كه كف پايش، نازك گرديده و آن ديگرى را كه لنگ گرديده، آهسته براند و بايد آن‌ها را بر بركه‌هاى آبى كه در كنارۀ راه عبور وى (يعنى آن فردامين) واقع است، براى نوشيدن آب فرود آورد و نيز، آن‌ها را از زمينى كه گياه در آن روييده به سوى جادّه و راه مستقيم، بر نگرداند و بايد در طول راه، زمان به زمان، آن‌ها را استراحت دهد و چون به جايى كه مقدارى آب و گياه در آن يافته مى‌شود، برسند بايد به آن‌ها مهلت دهد تا آب بياشامند، و از گياهان بچرند».

(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص517)
- ترجمه نهج البلاغه (استاد ولی)
بخشی از سفارش آن حضرت (علیه‌السلام) که به مأموران جمع آوری زکات می‌نوشت:

«و حیوان خسته را استراحت دهد، و با حیوانی که از پا افتاده یا سُم آن شکافته و یا به‌زور خود را می‌کشاند مدارا کند، و هرجا به آبگیری رسیدند آن‌ها را بر سر آب برد، و آن‌ها را از علف‌زارها به جاده‌های اصلی بی‌آب و علف نکشاند و در ساعت‌های گوناگون آن‌ها را استراحت دهد و بر لب آب‌ها و کنار علف‌زارها مهلت چریدن دهد».

(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی، صص381 و 382)
- ترجمه نهج البلاغه (بهرام پور)
دستور العمل امام (علیه‌السلام) به‌مأموران جمع‌آوری مالیات در سال 36 هجری:

(در این نامه، امام (علیه‌السلام) در مورد جمع‌آوری زکات ابتدا به‌مأموران خود توصیه می‌کند که رعایت تقوا و نیت خالص، و پرهیز از تهدید و گرفتن زکات بیش از حد از کسی را از یاد نبرند و اینکه در برخورد اول با مردم با نهایت محبت و مهربانی و ادب رفتار کنند. سپس در مورد چگونگی اخراج حق الهی از حق مردم توضیح می‌دهد، و در نهایت در مورد حقوق حیواناتی که به‌عنوان زکات گرفته می‌شوند رعایت حق آن‌ها را سفارش می‌فرماید.)

«و حال شتر خسته یا زخمی را که سواری دادن برایش سخت است مراعات کند. آن‌ها را در سر راه به‌آبگیرها ببرد و از کنار راه‌های علف‌دار براند و آن‌ها را به‌راه‌های خشک نکشاند و هر از چندگاه آن‌ها را مهلت دهد که استراحت کنند هرگاه به‌آب و علف رسیدند به‌آن‌ها فرصت چریدن و نوشیدن دهد».

(نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545)
- ترجمه نهج البلاغه (فيض الإسلام)
از وصيّت‌هاى آن حضرت (عليه‌السلام) است كه راه گرفتن و جمع‌آورى زكات را و مهربانى با كساني را كه زكات مى‌پردازند، نشان مى‌دهد و آزار نرساندن به شترهایى كه بابت زكات گرفته مي‌شود. ایشان این سفارش را براى كسي كه متصدّى جمع‌آورى زكوات قرار مى‌داد، مى‌نوشت:

«و بايد آسايش خسته را فراهم ساخته آن را كه پايش سوده و از رفتن ناتوان گرديده به آرامش و آهسته براند، و آن‌ها را به بركه‌ها و آبگاه‌هایى وارد سازد كه شترها بر آن‌ها مى‌گذرند، و آن‌ها را از زمين گياه‌دار به راه‌ها (راه‌های بى‌گياه) نبرد (تا در طىّ راه چريده در رفتار توانا باشند) و بايد آن‌ها را ساعت‌ها (هر چند ساعت يك بار يا در چراگاه‌ها) راحتى و آسايش دهد (تا آسوده بچرند) و بايد آن‌ها را نزد آب‌هاى اندك و گياه‌ها مهلت دهد و واگذارد».

(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض الإسلام، ج‌5، ص883)

شروح

- توضیح نهج البلاغه (آیت الله شیرازی)
از توصيه‌هاى آن حضرت (عليه‌السلام) به كسى كه براى جمع‌آورى صدقات مى‌گمارد:

حقوق حيوانات از ديدگاه امام على (عليه‌السلام)

«و به حيوانى كه سختى كشيده و رنجور است به قدر كفايت استراحت بدهد، و با حيوانى كه سمّش زخم شده و نمى‌تواند به درستى راه برود مدارا كند.

و چارپايان را از كنار بركه‌ها عبور دهد تا اگر تشنه باشند آب بنوشند، و مبادا آن‌ها را از بيابان‌هاى سرسبز به سمت جاده‌هاى خشك و بى‌علف بكشاند و بدين‌ترتيب از چَرا و سيرشدن محروم سازد. و بايد آن‌ها را در زمان‌هايى معين و منظم استراحت بدهد و [باید آن‌ها را] از جاهايى كه آب اندك و علفزار وجود دارد براند تا آب بنوشند و قدرى علف بخورند».

(ترجمۀ توضيح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، صص23 و 24)
- شرح نهج‌البلاغه (ابن میثم)
از سفارش‌هاى حضرت (علیه‌السلام) كه براى متصديان جمع‌آورى زكات و صدقات مى‌نوشت:

«چند نكته بر جسته در اين سفارشنامه وجود دارد كه به ذكر آن‌ها مى‌پردازيم:

...

10_ آخرين نكته سفارش به رعايت حال حيوانات فرموده است كه نماينده‌اش به امينى كه براى حفظ آن‌ها مامور كرده بگويد: ميان ناقه و بچه‌اش فاصله ايجاد نكند و تمام شيرش را ندوشد، زيرا اين دو عمل به طفل زيان وارد مى‌كند، زياده از حدّ از او سوارى نگيرد و چنان نباشد كه زحمتها را منحصر به يكى كند و بقيه را معاف دارد زيرا اين كار بسيار ضرر دارد اما رعايت حد اعتدال ضرر سوارى را كاهش مى‌دهد و حكايت از مهربانى طبيعى مى‌كند و همچنين استراحت دادن به حيوان خسته و آسان گرفتن بر زخمى و سم ساييده و لنگ لازم است، و نيز دستور مى‌دهد كه در مسير راه آن‌ها را به علفزارها و محل آب داخل كند و در ساعتهاى آسايش به آن‌ها فرصت تنفس و استراحت دهد تا وقتى كه به محل معين رسيدند چاق و سر حال باشند و در باره هدف از اين امر و نهى‌ها مى‌فرمايد: تا اين كه آن‌ها را بر طبق كتاب خدا و روش پيامبرش تقسيم كنيم، اين مطلب با اين كه از وضع و حال آن حضرت، براى هر كسى معلوم و مشخص است اما چون در رعايت حال اين حيوانات سفارش زياد فرمود، ممكن است براى برخى اوهام فاسده، اين تصور پيدا شود كه شايد به سبب غرض شخصى كه نفعش به خودش مى‌رسد، و بر خلاف كتاب خدا و سنت پيامبر است اين همه اصرار دارد، لذا فرموده است: طبق كتاب خدا و سنت پيامبر تقسيم كنيم، و سپس نماينده خود را تشويق كرده است به اين كه اين اعمال پاداش او را نزد خداوند زياد مى‌كند و هدايت و رشد او را به راه خداوند نزديكتر مى‌كند. اين كه پاداش وى را مى‌افزايد به دليل آن است كه اين كارها مشقّت و رنج او را زياد مى‌كند و زيادى مشقت باعث زيادى اجر و مزد مى‌باشد، و اين كه رشد و هدايتش را نزديكتر مى‌كند به اين سبب است كه در اين امر به دنبال امام رفته و پيروى از هدايت و ارشاد او كرده است كه در قبل آگاهى از آن نداشت. توفيق از خداوند است».

(ترجمة شرح‌ نهج‌البلاغه، ابن‌ميثم، ج 4، ص715)

ترجمه واژه‌ها

- لِيُرَفِّهْ
باید راحت گذارد.[1]
- اللَّاغِب
خسته و ضعیف.[2]
- لِيَسْتَأْنِ
باید مدارا کند.[3]
- النَّقِب
حیوانی که پایش زخمی است.[4]
- الظَّالِع
حیوانی که در راه رفتن می‌لنگد.[5]
- لِيُورِدْ
باید به سوی آب ببرد.[6]
- تَمُرُّ
می‌گذرد.[7]
- الْغُدُر
جمع غدیر، آبگیرها.[8]
- لَا يَعْدِلْ
نکشاند.[9]
- نَبْت الْأَرْضِ
علفزارها.[10]
- جَوَاد الطُّرُقِ
جاده‌ها بدون سبزه‌زار.[11]
- لِيُرَوِّحْ
باید راحت گذارد.[12]
- لِيُمْهِلْ
باید مهلت و فرصت دهد.[13]
- النِّطَاف
آب‌های کم.[14]
- الْأَعْشَاب
چراگاه‌ها.[15]

واکاوی واژه‌ها

- يُرَفِّهْ (رفه)
«رفه» در اصل به‌معنای نعمت و گستردگی خواسته است.[16]

«تَرْفِيه» به‌معنای مدارا و همچنین ماندن و استراحت کردن است.[17] «رَفَّهْتُ الإِبِلَ» یعنی هر روز شتر را وقتی تشنه شد، به آبشخور بردم.[18]

هنگامی که شخصی به دیگری می‌گوید: «رَفِّه‌ عليّ» یعنی به من مهلت بده.[19]
- اللَّاغِبِ (لغب)
«لغب» در زبان عربی به‌معنای ضعف و خستگی است.[20]

«أَلْغَبَه‌ السَّيْرُ» یعنی راه رفتن او را خسته کرد.[21]

این ماده دو بار در قرآن کریم[22] و سه بار در نهج‌البلاغه آمده است.[23]

خدای متعای فرموده است:

«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ‌ لُغُوبٍ‌‏؛ ما آسمان‌‎ها و زمين و آنچه را ميان آن‌ها است در شش روز آفريديم و هيچ خستگى بما نرسيد».[24] «لُغُوب» به‌معنای خستگی، درماندگی[25] و سختی است.[26] ظاهرا قيد شدّت نيز صحيح نباشد و مطلق خستگى مراد باشد نه خستگى شديد.[27]

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند:

«وَ صَانَ‌ أَجْسَادَهُمْ‌ أَنْ تَلْقَى لُغُوباً وَ نَصَبا؛ خدا ابدان اهل بهشت را محفوظ كرده از اينكه خستگى و رنجى ببينند».[28]
- لِيَسْتَأْنِ (أنی)
«اناة» یعنی حرکت آهسته و در اصطلاح به‌معنای تدبیر امور و عدم شتاب‌زدگی است، همچنین گفته شده این واژه به‌معنای آرامش در هنگام پریشان حالی است.[29]

«اسْتأْنَى‌ به» یعنی شخصی به انتظار دیگری نشست،[30] همچنین یعنی با او در كاری به نرمى و مهربانى رفتار كرد.[31] «اسْتأنَيْتَ‌ بِفُلانٍ» یعنی تو آن شخص را به شتاب وادار ننمودی.[32]

در جریان غزوۀ حنین آمده: «و قد كنتُ‌ اسْتَأْنَيْتُ‌ بكُم» یعنی من منتظر شما شدم.[33]

«لِيَسْتَأْنِ» یعنی باید خویشتن داری و مدارا کند.[34]
- لِيُرَوِّحْ (روح)
«رَوح» به‌معنای راحتی است.[35]

«رَوح» در آیۀ «فَرَوْحٌ‌ وَ رَيْحانٌ‌»[36] به‌معنای راحتی،[37] استراحت و خنکی[38] است.

«رَوَّحَ إبلَهُ»[39] و «أراحَ‌ إبلَهُ» یعنی شترش را بعد از ظهر[40] از مرعی[41] به آغل بازگرداند. [42]

نکات تدبری

اصل دیگر دوستی:

ممکن است مسیر خاکی و بدون سبزه‌زار برای حرکتِ چوپان راهوارتر باشد، اما حیوانات مایلند تا از مسیرهای سرسبز عبور کنند تا در میان راه، بچرند. هنگامی که میان خواست شخصی نگهبان و حیوانات تعارضی پیش می‌آید، سزاوار است نگهبان خواست آن‌ها را بر خود مقدم کند. (وَ لَا يَعْدِلْ بِهَا عَنْ نَبْتِ الْأَرْضِ إِلَى جَوَادِّ الطُّرُقِ)





راهکارهایی از نهج البلاغه برای بهبود زندگی اجتماعی:
1_ در معاشرت با افراد شایسته است حالات جسمی و روحی آنان را در نظر داشته باشیم. (وَ لْيُرَفِّهْ عَلَى اللَّاغِبِ‌ وَ لْيَسْتَأْنِ‌ بِالنَّقِبِ‌ وَ الظَّالِعِ)

2_ شیعۀ راستین کسی است که برای آسایش و آرامش دیگران حتی حیوانش وقت می‌گذارد. (وَ لْيُمْهِلْهَا عِنْدَ النِّطَافِ‌ وَ الْأَعْشَاب)...

[1]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[2]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[3]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[4]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[5]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[6]- فرهنگ ابجدی، ص163.

[7]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[8]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[9]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[10]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[11]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[12]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[13]- برداشتی از ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‌4، ص262.

[14]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[15]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص545.

[16]- معجم مقاييس اللغه، ج‌2، ص419.

[17]- تاج العروس من جواهر القاموس، ج‌19، ص39.

[18]- برداشتی از تاج العروس من جواهر القاموس، ج‌19، ص38.

[19]- جمهرة اللغه، ج‌2، ص789.

[20]- معجم المقاييس اللغه، ج‌5، ص256.

[21]- تاج العروس من جواهر القاموس، ج‌2، ص407.

[22]- قاموس قرآن، ج‌6، ص196.

[23]- مفردات نهج‌البلاغه، ج2، ص362.

[24]- ق، آیۀ38.

[25]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج‌1، ص220.

[26]- معجم المقاييس اللغه، ج‌5، ص257.

[27]- قاموس قرآن، ج‌6، ص196.

[28]- نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص268، خطبۀ183.

[29]- الفروق في اللغه، صص197 و 198.

[30]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج‌6، ص2273.

[31]- فرهنگ ابجدی، ص51.

[32]- برداشتی از تهذيب اللغه، ج‌15، ص398 این نظر «لیث» است.

[33]- تاج العروس، ج‌19، ص173.

[34]- نهج‌البلاغه (صبحی صالح)، ص680.

[35]- قاموس قرآن، ج‌3، ص130.

[36]- واقعه، آیۀ89.

[37]- جمهرة اللغه، ج‌1، ص526.

[38]- تهذيب اللغه، ج‌5، ص139 این گفتۀ زجاج است.

[39]- برداشتی از تاج اللغه و صحاح العربیه، ج‌1، ص368.

[40]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج‌1، ص368.

[41]- الطراز الأول، ج‌4، ص338.

[42]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج‌1، ص368.

اضف تعليق