و من عهد له (علیه السلام) إلى بعض عماله و قد بعثه على الصدقه:

«وَ [آمُرُهُ‌] أَمَرَهُ أَلَّا يَجْبَهَهُمْ وَ لَا يَعْضَهَهُمْ وَ لَا يَرْغَبَ عَنْهُمْ تَفَضُّلًا بِالْإِمَارَةِ عَلَيْهِمْ فَإِنَّهُمُ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ وَ الْأَعْوَانُ عَلَى اسْتِخْرَاجِ الْحُقُوقِ».


ترجمه‌ها

- ترجمه نهج ‌البلاغه (فقیهی)
نامه‌ای از اميرالمؤمنين (علیه‌السلام) که آن را به يکی از عمال و کارگزاران خود نوشته است.

اميرالمؤمنين (علیه‌السلام) هنگامی اين نامه را به او نوشت که وی را برای دريافت صدقه و زکات فرستاده بود:

«همچنين به او امر می کنم که با پرداخت کنندگان زکات به نوعی روبه‌رو نشود که آنان رنجيده خاطر گردند و نيز نسبت دروغگويی به ايشان ندهد و بهتان به آنان نزند و به اين علت که بر آنها فرمان می‌راند، خود را بالاتر از ايشان نداند و تحقيرشان نکند و از معاشرت و نشست و برخاست با آنان سرباز نزند، و از آنها روی نگرداند که همانا ايشان برادران دينی و ياری‌کنندگان در به دست آوردن حقوق الهی هستند».

(نهج‌البلاغه، ترجمه فقیهی، ص257)
- ترجمه نهج البلاغه (استاد ولی)
سفارش حضرت (علیه السلام) به یکی از کارگزارانش هنگامی که او را برای گرفتن زکات فرستاد:

«و او را فرمان می‌دهد که به آنان با ترشرویی و بدگمانی روبه‌رو نشود، و به دلیل آنکه فرمانروای آنها است از آنان روی برنتابد، زیرا آنان برادران دینی و یاوران بر استخراج».

(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی، ص 382)
- ترجمه نهج البلاغه (بهرام پور)
این نامه را به برخی از ماموران جمع‌آوری زکات نوشتند:

(امام (علیه‌السلام) در این نامه مخنف بن سلیم را از نفاق و بدرفتاری با مردم بر حذر می‌دارد و به او یادآور می‌شود

که حق نیازمندان باید به آنها پرداخت شود و خیانت در این امانت از بالاترین خیانت‌ها است.)

«و به او امر می‌کنم که با مردم تندی نکند و به آنها دروغ نگوید و با مردم به خاطر اینکه امیر آنها است، تکبر نورزد؛ زیرا مردم برادران دینی و یاران او در استخراج حقوق الهی‌اند».

(نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص 546)
- ترجمه نهج البلاغه (فيض الإسلام)
از عهد و پيمان‌هاى حضرت (عليه‌السلام) به يكى از كارگردانانش‌

(در پرهيزكارى و مهربانى با رعيت و اداء حقوق زيردستان و مستمندان) هنگامى كه او را براى جمع آورى زكات

فرستاده:

«و به‌او امر نموده دستور مى‌دهم كه ايشان (رعيت‌ها و زيردستان) را نرنجاند و به‌آنها دروغ نگويد (يا به‌آنها دروغ نبندد مانند آنكه بگويد شتر يا درو شده از كشتتان بيش از اين است كه براى گريز از زكات پنهان كرده‌ايد) و به‌سبب فرمانروايى بر آنها از روى سركشى، از آنان روى برنگرداند (خود را از ايشان بى‌نياز نداند) زيرا اينان در دين برادر و هم كيشند و براى آماده كردن و پيدايش حقوق ياوران هستند (ايشان زمين را آب داده كشت مى‌نمايند و چهارپايان را تربيت و پرستارى می‌­كنند تا اين اموال گرد می‌­شود و ما از آنها زكات دريافت مى‌نماييم، بنابراين نبايد ايشان را رنجاند».

(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض‌الاسلام، ج5 ، ص 885)

شروح

- توضیح نهج البلاغه (آیت الله شیرازی)
از فرمان‌هاى آن حضرت (عليه‌السلام) به يكى از عاملانش آنگاه كه او را براى جمع‌آورى زكات فرستاده بود:

توصيه‌هايى چند به مأمور جمع‌آورى زكات

«و به او فرمان مى‌دهم به كسانى كه از آنها زكات مى‌گيرد تهمت نزند، چنان‌كه عادت فرمانروايان اين بود كه در هنگام غضب كردن بر رعيت و زيردستان به آنها تهمت مى‌زدند تا انتقام‌گيرى خود را توجيه كنند و نيز فرمانش مى‌دهم كه از آنها روى برنتابد و به سبب قدرت و حكومتى كه بر آنها دارد به آنان بى‌اعتنايى نكند و خود را برتر نشمارد، چرا كه آنها برادران دينى و ياوران او در امر استخراج و جمع‌آورى حقوق الهى‌اند، زيرا آنها زكات مى‌دهند و او آن را از ايشان مى‌ستاند».

(توضيح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص26)
- شرح نهج‌البلاغه (ابن میثم)
در اين عهدنامه امام (عليه‌السلام) دستورهايى صادر فرموده که قسمتی از آن درباره مهربانى و احترام نسبت به مردم

و صاحبان اموال تا رضايت آنان را جلب و نظم جامعه را حفظ كند.

«آنچه در باره رفتار با زكات دهندگان فرموده آن است كه با آنها برخورد ناروا نكند و نسبت دروغگويى به ايشان

ندهد، و به دليل رياست و فرمانروايى كه بر آنها دارد با برتر شمردن خود از آنان رو برنگرداند و بر آنها فخرفروشى

و اظهار بلند مقامى نكند. نصب تفضيلا از باب مفعول له مى‌باشد.



«إِنَّهُمُ الْإِخْوَانُ ... الْحُقُوقِ»

در اين عبارت حضرت (علیه ‌السلام) براى اثبات فرمايش خود به قياس مضمر از شكل اول استدلال كرده كه صغراى آن جمله متن است و كبرايش چنين است كه: هر كس برادر دينى و ياور و معين در تهيه صدقات و حقوق باشد لازم است امورى كه گفته شد درباره‌اش رعايت شود.

اين‌كه صاحبان اموال در استخراج ماليات و صدقات كمك و ياورند، به اين دليل است كه اموال را آنها به دست

مى‌آورند و صدقات را آنها مى‌دهند و روشن است كه اين مطلب در صورتى تحقق مى‌يابد كه مورد احترام و مهربانى

واقع شوند و كارهاى ناپسندى كه بيان فرمود در باره آنان انجام نگيرد تا ناراضى و از مسير حق منحرف نشوند و از

دادن زكات و صدقات خوددارى نكنند كه در مقدار آن كاهش پيدا خواهد شد.

ممكن است عبارت فوق را شامل حال لشكريان و سربازان نيز بدانيم».

(ترجمۀ ‌شرح‌ نهج‌البلاغه، ابن‌ميثم، ج4، ص719)

ترجمه واژه‌ها

- أَلَّا يَجْبَهَهُمْ
اینکه مردم را نرنجاند.[1]
- وَ لَا يَعْضَهَهُمْ
و آنها را دروغگو نشمارد.[2]
- وَ لَا يَرْغَبَ عَنْهُمْ
و از آنها روی نگرداند.[3]
- الْإِمَارَه
فرمانروایی.[4]

واكاوي واژه‌ها

- يَجْبَهَهُمْ (جبه)
«جبهه» به معنای فراخى و زيبايى[5] پيشانى انسان،[6] وسط پیشانی و محلِ سجده[7] که از بین دو سر ابرو تا رستنگاه موى جلوی سر[8] است؛ همچنین در معنای دیگری نیز بکار رفته از جمله: رئیس و بزرگ قوم[9] و گروه محترم که حرفشان رد نمی‌شود،[10]خوارى و مذلّت‌[11] که مجازی[12]است. «الجَبْهَه من الناس» به معنای گروهی از مردم است.[13]

جمله «لَقِيَتْ مِنْهُ‌ جَبْهَه» یعنی از او رنج و زبونی دید[14]و «جَبَهَ ـَـ جَبْهاً الرَّجُلَ» یعنی او را از چیزی بازداشت،[15]بر پیشانیش زد و رد کرد[16]و او را برگردانید.[17]

از این ماده شش مورد در نهج البلاغه آمده است.[18]

بنابراین عبارت «أَلَّا يَجْبَهَهُمْ» در این فراز یعنی مردم و زیردستان را با اعمال و رفتار خود آزرده‌خاطر نکن.[19]
- يَعْضَهَهُمْ (عضه)
«الَعَضِیهَه» یعنی دروغ و افترا،[20]گفتار باطل،[21]سخن زشت[22]و «جاء بالعضيهه» یعنی با تهمت‌های ناروا و دروغ‌پردازی آمد.[23]

«عَضَهَ‌» یعنی سخن چینی کرد،[24]دروغ گفت، دو به هم زنى كرد[25] و «عَضَهَهُ» یعنی او را به چيزى متهم كرد و از او عيب گرفت.[26]

«عضه» فقط یکبار در نهج البلاغه آمده است.[27]
- يَرْغَبَ عَنْهُمْ (رغب)
«رغب» در اصل یعنی درخواست کردن چیزی،[28] خواهش زیاد،[29] گشایش در چیزی.[30]

«رَغِبَ» وقتي با «في» و «الى» همراه باشد به معناى دوست داشتن، مايل و حريص بودن است و چون با «عن» باشد معناى اعراض و كناره‌گيرى و بى‌اعتنایى مي‌دهد؛ مانند آيه‌: «وَ مَنْ‌ يَرْغَبُ‌ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ...‌؛ و كسى كه از كيش و شريعت ابراهيم رو گرداند»[31]و آیه «أَ راغِبٌ‌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي...‌؛ آيا از خدای مورد پرستش من، روى گردان هستى»[32] كه هر دو به معناى اعراض و بى‌اعتنایى است.[33]

«رَغِبْتُ عن الشئ» یعنی از آن چیز روی‌گردان شدم و زهد ورزیدم.[34]

نکات تدبری

1. امام (عليه السلام) در اين نامه به کارگزار خود فرمان‌هایی را مى‌دهد که هر کدام از اين دستورات با جمله «اَمَرَهُ» آغاز مى‌شود. (آمُرُهُ‌)

2. حضرت (علیه السلام) به کارگزارش گوشزد می‌کند که درست است شما از جانب من فرمانده هستی اما دلیل نمی‌شود که با زیردستان خود با ترش‌رویی روبرو شوی. (بِالْإِمَارَةِ)

3. در سوره آل عمران آمده، نرمش با مردم يك هديۀ الهى است. «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ»[35] (أَلَّا يَجْبَهَهُمْ وَ لَا يَعْضَهَهُمْ وَ لَا يَرْغَبَ عَنْهُمْ)

4. گام اول در امر به معروف و نهى از منكر، بيان نرم است. (أَلَّا يَجْبَهَهُمْ وَ لَا يَعْضَهَهُمْ وَ لَا يَرْغَبَ عَنْهُمْ)

5. شروع تربيت وارشاد بايد از طريق گفتگوى صميمانه و بیان نرم باشد. (أَلَّا يَجْبَهَهُمْ وَ لَا يَعْضَهَهُمْ وَ لَا يَرْغَبَ عَنْهُمْ)

6. خداوند در سوره طه به حضرت موسی (علیه السلام) برای هدایت فرعون دستور می‌دهد با نرم‌خویی صحبت کند. «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً»[36] (أَلَّا يَجْبَهَهُمْ وَ لَا يَعْضَهَهُمْ وَ لَا يَرْغَبَ عَنْهُمْ)

7. در این نامه نکات روانى بسيار مهم در مسأله جمع‌آورى حقوق بيت المال بلکه در تمام امور مربوط به مديريت است از جمله: برخورد خوب با مردم، اعتماد به آنها و عدم برترى‌جويى، امورى هستند که مردم را براى اداى حقوق و انجام وظايف خود تشويق مى‌کنند و سبب مى‌شوند شخص بدون نياز به بازرس به وظايف خود در برابر کسى که مدير بر آنها است، عمل نمايند. (أَلَّا يَجْبَهَهُمْ وَ لَا يَعْضَهَهُمْ وَ لَا يَرْغَبَ عَنْهُمْ)

8. فرمان‌روا باید نسبت به زیر دستان خود خوش‌بین باشد. (َیعْضَهَهُمْ)

9. خشونت، سبب دین‌گریزی است. (أَلَّا يَجْبَهَهُمْ وَ لَا يَعْضَهَهُمْ وَ لَا يَرْغَبَ عَنْهُمْ)

10. افراد خشن و سختگير نمى‌توانند مردم‌دارى كنند. (أَلَّا يَجْبَهَهُمْ وَ لَا يَعْضَهَهُمْ وَ لَا يَرْغَبَ عَنْهُمْ)

11. تندخویی کارگزاران، سبب می‌شود مردم حقوق واجب خود را به بیت المال نپردازند در نتیجه خسارت‌هایی به بیت المال وارد می‌شود. (أَلَّا يَجْبَهَهُمْ وَ لَا يَعْضَهَهُمْ وَ لَا يَرْغَبَ عَنْهُمْ)

12. برتری به داشتن سِمَت و مقام نیست، بلکه به تقوا است. «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»[37] (تَفَضُّلًا بِالْإِمَارَةِ)

13. مؤمنان با یکدیگر برادر هستند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»[38] (فَإِنَّهُمُ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ)



راهکارهایی از نهج‌البلاغه برای بهبود زندگی اجتماعی:
1. نرم‌خویی باعث می‌شود مردم جذب دین اسلام شوند و نام اهل بیت (علیهم السلام) همیشه در ذهن‌ها زنده بماند.

[1] - نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص546.

[2] - نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص546.

[3] - نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص546.

[4] - نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص546.

[5] - فرهنگ ابجدى، ص 288.

[6] - تاج اللغه و صحاح العربیه، ج6، ص2726.

[7] - مفردات نهج البلاغه، ج1، ص193.

[8] - مجمع البحرين، ج‌6، ص 345.    

[9] - مفردات نهج البلاغه، ج1، ص193.

[10] - مفردات نهج البلاغه، ج1، ص193.

[11] - فرهنگ ابجدى، ص 288.

[12] - تاج العروس من جواهر القاموس، ج‌19، ص27.    

[13] - معجم المقاييس اللغه، ج‌1، ص503.    

[14] - أساس البلاغه، ص82.    

[15] - آنندراج، المنجد؛ به نقل از کلید گشایش نهج البلاغه، ص106.

[16] - مجمع البحرين، ج‌6، ص345.   

[17] - شرح ابن میثم، ج2، ص330؛ به نقل از کلید گشایش نهج البلاغه، ص106.

[18] - مفردات نهج البلاغه، ج1، ص193.

[19] - محقق.

[20] - تاج اللغه و صحاح العربیه، ج6، ص2738.

[21] - كتاب العين،ج‌1، ص 99.    

[22] - فرهنگ ابجدى، ص614. 

[23] - فقه اللغه، ص337.

[24] - قاموس، المنجد؛ به نقل از کلید گشایش نهج البلاغه، ص559 .

[25] - فرهنگ ابجدى، ص613.

[26] - تاج اللغه و صحاح العربیه، ج6، ص2739.

[27] - مفردات نهج البلاغه، ج2، ص160.

-[28] معجم المقاييس اللغة، ج‌2، ص415.   

[29] - التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‌4، ص166.

-[30] معجم المقاييس اللغة، ج‌2، ص415.   

[31] - بقره، آیه130.

[32] - مریم، آیه46.

[33] - قاموس قرآن، ج‌3، ص 107.    

[34] - تاج اللغه و صحاح العربیه، ج1، ص418.

[35] - آل عمران، آیه159.

[36] - طه، آیه44.

[37] - حجرات، آیه13.

[38] - حجرات، آیه10.

اضف تعليق