نامه ها

نامه بیست و نهم فراز سوم

 و من كتاب له (علیه السلام) إلى أهل البصره:

«وَ لَئِنْ أَلْجَأْتُمُونِي إِلَى الْمَسِيرِ إِلَيْكُمْ لَأُوقِعَنَّ بِكُمْ وَقْعَةً لَا يَكُونُ يَوْمُ الْجَمَلِ إِلَيْهَا إِلَّا كَلَعْقَةِ لَاعِقٍ».

ترجمه‌ها

- ترجمه نهج البلاغه (فقیهی)
از جمله نامه‌ای است از اميرالمؤمنين (علیه السلام) به مردم بصره:

«و هر آينه اگر مرا به آمدن به سوى خود (براى سركوب كردن شما) ناگزير سازيد، هر آينه و به طور قطع، چنان واقعه و جنگى را بر شما وارد مى‌كنم كه جنگ جمل در جنب آن به چيزى شمرده نشود و مانند اين باشد كه كسى ته ظرفى را بليسد».[1]

(نهج‌ البلاغه، ترجمه فقیهی، ص 528)
- ترجمه نهج البلاغه (استاد ولی)
از نامه‌های آن حضرت (علیه السلام) به مردم بصره:

«و اگر وادارم کنید که دوباره به سراغتان آیم چنان نبردی با شما کنم که نبرد روز جمل در برابر آن فقط مانند آن باشد که کسی دهانش را لیسیده باشد».

(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی، صص389و390)
- ترجمه نهج البلاغه (بهرام پور)
نامه‌ای به مردم بصره سال 38 هجری آنگاه که معاویه قصد توطئه در آنجا را داشت.

(بعد از اشغال مصر توسط عمروعاص، معاویه اراده کرد که بصره را نیز تصرف کند؛ لذا ابن‌حضرمی را فرستاد که در غیاب ابن‌عباس (والی بصره) آنجا را تصرف کند. امام (علیه السلام) خبر را شنید و اعین را فرستاد ولی او به شهادت رسید؛ لذا امام (علیه السلام) فردی به نام جاریه را فرستاد که با دستگیری و به هلاکت رساندن ابن‌حضرمی فتنه را از بین برد.)

هشدار به مردم بصره

«و اگر مرا مجبور کنید که به سوی شما لشکر بکشم، چنان به شما بتازم که جنگ جمل با همۀ عظمتش در برابر آن حقیر نماید».

(نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص558 )
- ترجمه نهج البلاغه (فيض الإسلام)
از نامه‌هاى آن حضرت (علیه السلام) به اهل بصره:

(آنان را اميدوار ساخته كه از كردار زشتشان گذشته و از سرباز زدن، بيمشان داده است).

«و اگر مرا به آمدن به سوى خودتان ناچار سازيد با شما چنان كارزارى بر پا نمايم كه جنگ جمل پيش آن مانند ليسيدن ليسنده باشد (ته ديگ را)».

(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض‌الاسلام، ج5، ص905)

شروح

- ترجمۀ توضیح نهج البلاغه (آیت الله شیرازی)
از نامه‌هاى آن حضرت (عليه‌ السلام) كه براى اهالى بصره نوشته‌اند.

تهديد بصريان

«و اگر به آمدن به سوى خود ناچارم كنيد و از در مخالفت و ناسازگارى در آييد، با شما چنان جنگى خواهم كرد كه جنگ جمل نسبت به آن به اندازه يك ليسيدن ته ظرف باشد؛ يعنى اين جنگ ديگر نه مثل جنگ جمل، بلكه به مراتب شديدتر و زيانبارتر خواهد بود».

(ترجمۀ توضيح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص57)
- شرح نهج البلاغه (ابن میثم)
از نامه‌هاى امام (علیه السلام) به اهل بصره:

«پس به اين دليل بود كه اخطار به حمله كردن برايشان را مشروط به هنگامى فرمود، كه وى را مجبور كنند تا به سوى آنان حركت كند و با آنها بجنگد و اين در صورتى است كه معلوم شود كه كار درست نمى‌شود مگر به تاختن بر آنان كه ضرورت حفظ دين او را بر اين امر ناگزير كرده است و اين كه در توصيف چنين جمله‌اى فرموده است: واقعه جنگ جمل در مقابلش مانند يك ليس زدن ليسنده است كنايه از شدت حمله مى‌باشد و وجه اين تشبيه حقارت و ناچيزى واقعه جنگ جمل نسبت به اين حمله است‌».

(ترجمۀ ‌شرح‌ نهج ‌البلاغه، ابن ‌ميثم، ج4، ص772)

واژه شناسی

- أَلْجَأْتُمُونِي
مرا وادار کردید.[2]
- لَأُوقِعَنَّ بِكُمْ وَقْعَةً
حتما ضربه‌ای به شما می‌زنم.[3]
- لَعْقَةِ لَاعِقٍ
لیسیدن بقیۀ غذا.[4]

واژه کاوی

- وَقْعَه (وقع)
«وقع‌» در اصل بر افتادن چیزی دلالت می‌کند.[5] «وَقَعَ الشیءُ» یعنی آن چیز افتاد.[6]

«وقوع» مصدر «وقع‌» است؛[7] یعنی سقوط، ثبوت[8]و وجوب.[9]هر سه معنا مورد تصديق قرآن مجيد است:

«وَ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ‌ تَقَعَ‌ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ...؛‌ آسمان را باز مي‌دارد از اينكه به زمين بيفتد».[10]

«إِذا وَقَعَتِ‌ الْواقِعَه* لَيْسَ‌ لِوَقْعَتِها كاذِبَه؛ آنگاه كه حادثه مهيب واقع و حادث شود. در وقوع آن دروغى نيست».[11]واقعه به معنى حادثه شديد[12]روز رستاخيز[13]است. شايد اطلاق اين لفظ به علت ثبوت و حتمى بودن قيامت باشد.[14]

«وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ‌ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ...؛ هر كه از خانه خود در حال هجرت به سوى خدا و رسول خارج شود، سپس مرگ او را دريابد پاداش او بر خدا واجب است».[15]

«وَقْعَه» به معنای وقوع، ظهور، آمدن،[16] کارزار،[17]آسيب جنگ،[18] کشته شدن[19]است که این واژه برای شروع و ادامه جنگ به كار مى‌رود.[20]

«وَقْعَةُ السيف» یعنی فرود آمدن شمشير با زدن.[21]«وَقْعَةٌ بِالْحَرْبِ» یعنی صدمه و رنج بعد از رنج در جنگ.[22]

«اَوْقَعَ بِالعَدُوِّ» با دشمن به شدت جنگید.[23]
- لَعْقَةِ لَاعِقٍ (لعق)
«لعق‌» در اصل به لیسیدن چیزی با انگشت یا غیر آن دلالت می‌کند.[24]«لَعِقْتُ الشَئِ» یعنی آن را لیسیدم.[25]

«لَعِقَ‌ العسلَ» و «لَاعِق‌» یعنی کسی که عسل را لب زد و آن را با زبان و يا انگشت خورد.[26]

«لُعْقَة» یعنی آن مقدار غذا كه در قاشق يا با انگشت مى‌توان خورد، مقدار كمى از آنچه با لب خورده مى‌شود.[27]

«لَعْقَة» یعنی يكبار لب زدن و خوردن. عبارت «فى الأرضِ‌ لَعْقَةٌ من ربيع» مقدارى نم و اثر باران بر روى زمين،[28]مجاز است.[29]

حضرت امیر (علیه السلام) در این نامه می‌فرمایند: «كَلَعْقَةِ لَاعِقٍ» يعنى جنگ جمل در مقابل این جنگ مانند يكبار ليس زدن است؛ كنايه از شدت حمله، که به مراتب شديدتر و زيانبارتر خواهد بود. وجه اين تشبيه، حقارت و ناچيزى جنگ جمل، نسبت به اين حمله است‌.[30]

چهار مورد از ماده «لعق» در نهج البلاغه آمده است.[31]

نکته‌ها و پیام‌ها

1. رسول خدا و اهل بیت (علیهم السلام) در رویارویی با دشمن، از عوامل و ابزار طبیعی استفاده می‌کردند. (لَأُوقِعَنَّ)

2. پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) با داشتن ابزار جنگی (اسلحه وشمشیر) و دانش روز به راحتی با ابر قدرت‌های زمان خویش مقابله می‌کردند، مانند شکست بنی‌قریظه در سال پنجم هجری.[32] (لَأُوقِعَنَّ)

3. امیرمؤمنان (علیه السلام) نیز برای مقابله با دشمن، از تمام ابزارهای طبیعی بهره می‌بردند. (لَأُوقِعَنَّ)

4. از جمله عواملی که باعث ضعف مسلمانان می‌شود دوری از آموزه‌های دینی، نزاع‌های داخلی مسلمانان، الگو نگرفتن از سیره و روش پیامبر (صلی الله علیه و آله) و تأثیرپذیری از تبلیغات دشمن است.[33] (يَوْمُ الْجَمَلِ)

راهکارهایی از نهج البلاغه برای بهبود زندگی اجتماعی

1. خودکفایی یکی از راه‌های رهایی از بحران اقتصادی است.

[1]- كنايه از چيز بسيار كم.

[2]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص558.

[3]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص558.

[4]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص558.

[5]- معجم المقاييس اللغه، ج‌6،  صص133 و134. 

[6]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج3، ص1734.

[7]- فرهنگ ابجدی، ص994.

[8]- قاموس قرآن، ج‌7، ص234.    

[9]- قاموس و اقرب به نقل از قاموس قرآن، ج‌7، ص234.    

[10]- حج، آیه65.

[11]- واقعه، آیه1و2.

[12]- راغب و مجمع به نقل از قاموس قرآن، ج‌7، ص235.    

[13]- فرهنگ ابجدى، ص973.  

[14]- قاموس قرآن، ج‌7، ص235.    

[15]- نساء، آیه100.

[16]- قاموس قرآن، ج‌7، ص235.    

[17]- معین به نقل از کلید گشایش نهج البلاغه، ص851.

[18]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج3، ص1733.

[19]- شریعت: 408 به نقل از فرهنگ برابرهای فارسی نهج البلاغه، ص1066.

[20]- ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‌4، ص 478.    

[21]- فرهنگ ابجدى، ص994.  

[22]- قاموس به نقل از کلید گشایش نهج البلاغه، ص851.

[23]- مفردات راغب به نقل از کلید گشایش نهج البلاغه، ص851.

[24]- معجم المقاييس اللغه، ج‌5، ص252.    

[25]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج4، ص1999.

[26]- فرهنگ ابجدى، ص756.

[27]- فرهنگ ابجدى، ص756.    

[28]- برداشتی از تاج اللغه و صحاح العربیه، ج4، ص1999.

[29]- اساس البلاغه، ص567.

[30]- تلفیقی از ترجمۀ توضيح نهج البلاغه آیت الله سید محمد شیرازی و ترجمۀ ‌شرح‌ نهج‌ البلاغه ابن‌ميثم.

[31]- مفردات نهج البلاغه، ج2، ص361.

[32]- برداشتی از سیره و روش پیامبر (صلی الله و علیه و آله) در برخورد با دشمنان، محمد عارف صداقت. نسخه الکترونیکی دیجیتالی (سایت قایمیه)

[33]- برداشتی از سیره و روش پیامبر (صلی الله و علیه و آله) در برخورد با دشمنان، محمد عارف صداقت. نسخه الکترونیکی دیجیتالی (سایت قایمیه)

اضف تعليق