و من كتاب له (علیهالسلام) إلى عبد الله بن العباس بعد مقتل محمد بن أبيبكر:
«أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مِصْرَ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَدِ اسْتُشْهِدَ فَعِنْدَ اللَّهِ نَحْتَسِبُهُ وَلَداً نَاصِحاً وَ عَامِلًا كَادِحاً وَ سَيْفاً قَاطِعاً وَ رُكْناً دَافِعاً».
ترجمهها
«اما بعد از ستايش خدا و درود بر پيامبر (صلیاللهعليهوآله) پس (بدانکه) همانا مصر (به دست عمروعاص و سپاه معاويه) فتح شد و محمد پسر ابوبکر که رحمت خدا بر او باد به تحقيق به شهادت رسيد، که پاداش شهادت او را در نزد خدا به حساب میآوريم، او فرزندی خيرخواه و کارگزاری سخت کوش و شمشيری برنده و ستونی محکم و جلوگير (از سختيها) بود».
(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص408)
«اما بعد، مصر (به دست دشمنان) فتح شد و محمد بن ابیبکر - که خدایش رحمت کند- به شهادت رسید. پاداش صبر بر مصیبت او را از خدا میخواهم، که او فرزندی نیکخواه و کارگزاری کوشا و شمشیری بران و ستونی استوار بود».
(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی، ص408)
(علل سقوط مردم مصر)
«همانا مصر سقوط کرد و فرماندارش محمد بن ابیبکر که خدایش رحمت کند، به شهادت رسید. اجر او را به خدا وا میگذارم. او برایم فرزندی خیرخواه و کارگزاری پرتلاش و شمشیری برنده و تکیهگاهی حافظ و مدافع بود.
من همواره مردم را به پیوستن به او فراخواندم و فرمان دادم تا قبل از اتین حوادث به یاریش بشتابند».
(نهج البلاغه ترجمه روان باشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص585)
(بعد از كشته شدن محمد ابن ابىبكر در مصر نوشته و او را از شهادت محمد و تسلط عمرو ابن عاص و لشگر معاويه بر مصر آگاه مىسازد):
«پس از ستايش خدا و درود بر حضرت مصطفى، مصر را فتح كردند (لشگر معاويه آن را گرفتند) و محمد ابن ابىبكر كه خدايش بيامرزد شهيد شد، از خدا مزد و پاداش او را مىخواهيم كه براى ما فرزندى خير انديش و مهربان، و كار گردانى رنج كشيده، و شمشيرى برنده، و ستونى جلوگيرنده بود».
(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض الاسلام، ج5، ص946)
شروح
(محمد بن ابىبكر در بيان امام (عليهالسلام))
«پس از حمد خدا و صلوات بر محمد و خاندانش، مصر به دست معاويه و ارتش او تسخير و محمد بن ابىبكر (رحمهالله) شهيد شد. چون معاويه و شاميان ارتشى به جنگ محمد بن ابىبكر فرستادند و او را كشتند و مصر را فتح كردند. بابت فقدانش از خدا پاداش جزيل مىخواهيم، در حالى كه او فرزندى خيرخواه و رشيد و در راه خدا سختكوش و در برابر دشمنان شمشيرى برنده و در شكست دادنِ دشمن ركنى استوار و مستحكم بود».
(ترجمة توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، صص129و130)
«محور و هدف اين نامه چند مطلب است:
اول: اطلاع دادن به ابن عباس، از تصرف مصر به وسيله سپاه معاويه.
دوم: خبر دادن به ابن عباس از كشته شدن محمد بن ابىبكر، تا او نيز در اندوه اين سوگ با امام (عليهالسلام) شريك باشد، و ابراز ستايش در ضمن اظهار غم و اندوه نسبت به او. واژههاى ولدا، عاملا، سيفا و ركنا همگى نقش حال را دارند، و ناميدن او [محمد] به عنوان فرزند به اعتبار تربيت وى در دامن خود- همچون فرزند خود- از باب مجاز است، توضيح آن كه وى ربيب امام (عليهالسلام) (پسر همسرش) بود، مادرش اسماء دختر عميس خثعمى بود، كه قبلا همسر جعفر بن ابى طالب بود، و با او به حبشه مهاجرت كرد، و در حبشه، محمد، عون و عبد الله از او به دنيا آمدند، و پس از اين كه جعفر به شهادت رسيد، ابوبكر با وى ازدواج كرد، و اين محمد از او به دنيا آمد. هنگامى كه همسرش ابو بكر از دنيا رفت، على (عليهالسلام) او را به همسرى گرفت و از او يحيى بن على (عليهالسلام) به دنيا آمد. كلمه: سيف (شمشير) را به اعتبار نابود ساختن و حمله كردن او بر دشمن استعاره از وى آورده است. و با استعمال لفظ قاطع (برّان)، و همچنين كلمه: ركن (ستون)، صنعت ترشيح به كار برده است، از آن رو كه در پيشامدها به او مراجعه مىكرد و بدان وسيله گرفتارى را برطرف مىساخت. و كلمه: دافعا (برطرف كننده)، نيز از باب ترشيح است».
(ترجمة شرح نهج البلاغه، ابنميثم، ج5، ص121)
واژه شناسی
واژه کاوی
«نُصح» خلاف خیانت و به معنی اخلاص،[6] صداقت، مشورت و عمل بیان شده است.[7]
به پند دادن «نُصح» و «نصيحت» گفته میشود؛ چراكه از روى خلوص نيت و خيرخواهى محض است.[8]
به نصيحت خالصانه «نَصَحْتُ له الوُدَّ» گفته میشود؛ همانگونه که به عسل خالص «نَاصِحُ العَسَل» میگویند.[9]
«توبة نَصوح» مبالغه در «نُصح» است و به توبهای گفته میشود که صاحبش قصد دارد گناهش را تکرار نکند.[10]
هفت مورد از مادة «کدح» در نهج البلاغه آمده است.[14]
نكتهها و پیامها
1. مستحب است، انسان پاداش مصیبت و فقدان عزیزانش را از خدا درخواست کند (فَعِنْدَ اللَّهِ نَحْتَسِبُه).
2. در این سخن حضرت (علیهالسلام)، ویژگیهای یک کارگزار شایسته را بیان میکنند که عبارتند از: خیرخواهی نسبت به کارفرما، سختکوشی، قاطعیت و بازدارندگی از دشمن (وَلَداً نَاصِحاً وَ عَامِلًا كَادِحاً وَ سَيْفاً قَاطِعاً وَ رُكْناً دَافِعا).
3. محمد بن ابىبكر نسبت به امام (علیهالسلام)، خیرخواه و یکی از کارگزاران کوشا و تاثیرگذار ایشان بود؛ همچنین برای جنگیدن و نابود کردن دشمنان حضرت (علیهالسلام)، مصمم و همانند ستون محکم و استوار بود (وَلَداً نَاصِحاً وَ عَامِلًا كَادِحاً وَ سَيْفاً قَاطِعاً وَ رُكْناً دَافِعا).
راهکارهایی از نهج البلاغه برای بهبود زندگی اجتماعی
1. سزاوار است، انسان نسبت به امام زمانش خیرخواه، و در راه خدمت به ایشان سختکوش و تأثیرگذار باشد؛ همچنین با دشمنان ایشان با قاطعیت و استواری رفتار کند.
2. یکی از راههای خدمت به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، دعوت مردم به دعا برای ظهور ایشان است.
[1]- نهج البلاغه ترجمه روان باشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص585.
[2]- نهج البلاغه ترجمه روان باشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص585.
[3]- نهج البلاغه ترجمه روان باشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص585.
[4]- نهج البلاغه ترجمه روان باشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص585.
[5]_ معجم مقاييس اللغه، ج5، ص435.
[6] _ مجمع البحرين، ج2، ص417.
[7]_ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج12، ص151.
[8]_ قاموس قرآن،ج7، ص71
[9]_ مفردات ألفاظ القرآن، ص808.
[10] _ مجمع البحرين، ج2، ص417.
[11]_ معجم مقاييس اللغه، ج5، ص167.
[12]_ تاج اللغه و صحاح العربیه، ج1، ص398.
[13]_ مفردات الفاظ قرآن، ص704.
[14]_ مفردات نهج البلاغه، ج2، ص319.
اضف تعليق