و من كتاب له (علیه السلام) إلى أهل الكوفه عند مسيره من المدينه إلى البصره:
«وَ [أَنَا] إِنِّي أُذَكِّرُ اللَّهَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي هَذَا لَمَّا نَفَرَ إِلَيَّ فَإِنْ كُنْتُ مُحْسِناً أَعَانَنِي وَ إِنْ كُنْتُ مُسِيئاً اسْتَعْتَبَنِی».
ترجمهها
«و به راستى، من به هر كسى كه اين نامۀ من به او مىرسد، خدا را به ياد مىآورم (و هيچ چيز از او نمىخواهم) جز اينكه نزد من بيايد، سپس اگر مرا نيكوكار يافت، به يارى من برخيزد و اگر خطاكار ديد، مرا منع كند تا به سوى حق باز گردم».
(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص606 )
«من هر کسی را که این نامهام به او میرسد به خدا یادآور میشوم که به سوی من کوچ کند؛ اگر نیکوکار بودم (حق با من بود) یاریم دهد، و اگر گنهکار بودم به عذرخواهی و دست کشیدن از باطلم وا دارد».
(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی، ص448 )
«من خدا را به یاد کسی میآورم که این نامه به دست او برسد تا به سوی من آید. حال اگر دید کارم صحیح است، یاریم کند و اگر ناصحیح بود، از یاریم معذور است».
(نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص644 )
«من خدا را به ياد كسي میآورم كه اين نامهام به او مىرسد تا زود نزدم آيد، اگر (دانست كه در اين كار) روشم درست بود كمكم نمايد و اگر كردارم را درست ندانست، بازگشت به درستى و خوشنودى ايشان را از من بخواهد».
(بنابراين كسى نبايد بهانه گرفته از خانه بيرون نيايد، بلكه بايد خدا را در نظر داشت و از خانه بيرون آمد و مظلوم را كمك و ظالم را نهى از منكر نمود، بله اگر نتوانست ظالم و مظلوم را تشخيص دهد ايشان را به حال خود گذارد كه در اين صورت عذر نادانى او پذيرفته است.)
(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيضالاسلام، ج5، ص1041)
شروح
خواستِ امام (علیه السلام)
«و من به هركه اين نامه به او مىرسد، خدا را يادآورى مىكنم كه اگر از كوفه به سمت من حركت كرد، بينديشد كه اگر نيكوكارم يارىام كند و اگر بدكردارم از من بخواهد كه از گناه دورى كنم».
اين كلام امام (عليه السلام) در نهايت انصاف است و قرآن كريم نيز قبل از آن حضرت به همين روش از زبان پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) نقل مىكند كه فرمود: «...وَ إِنَّآ أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِى ضَلَلٍ مُّبِينٍ؛ در حقيقت يا ما يا شما بر هدايت يا گمراهى آشكاريم».[1]
(ترجمۀ توضيح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص278)
««اُذَكِّر» متعدى به [دو مفعول است]: مفعول اول آن، همان مذكّر و مفعول دومش، مذكّربه يعنى خداى تعالى و او را مقدم داشته است چون غرض از ياد آورى، او است.
كلمه «لمّا» مشدّدبه معنى «الّا» و يا بدون تشديد كه ما زايد بوده و لام تأكيد بر آن داخل شده است و معنايش چنين خواهد بود، يعنى، البته به جانب من حركت كنيد. توفيق از آن خدا است».
(ترجمۀ شرح نهج البلاغه، ابن ميثم، ج5، ص322 )
واژه شناسی
واژه کاوی
معنای دیگر «ذکر» حضور شیء در قلب یا زبان یا هر دو، خواه بعد از فراموشی باشد یا ادامۀ يادآورى؛ از اینرو گفتند: ذکر قلبی و ذکر زبانی. هر سخنی را نیز «ذکر» مینامند.[7] «ذکر» با بیتوجهیِ به امور دیگر، همراه است؛ به همین جهت هرکس با قلب و زبان به ذکر خدا مشغول شود از غیر از یاد خدا و خواستهها و هوای نفس، روی گردان و غافل میشود.[8] «ذَكَرَاللّهَ» یعنی شخص نام خدا را بر زبان آورد و تسبيح گفت.[9]
«ذَكَّرَ» در باب باب تفعیل یعنی یاد دادن،[10]پند دادن،[11]یادآوری؛[12]«ذَكَّرَهُ الشَیْءَ» آن را به يادش آورد.[13]
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این نامه میفرمایند: «إِنِّي أُذَكِّرُ اللَّهَ» یعنی من خدا را به یاد کسی میآورم که این نامه به او میرسد تا سوی من بیاید؛ اگر حق با من است یاریام کند و اگر بدكردارم مرا باز دارد.
«عُتْبَى» به معنای رضایت،[15] احساسِ[16]خوشنودی[17] و از بين رفتن چيزى كه به خاطر آن درد و سختى رسيده،[18] است. «اِسْتِعْتَاب» در باب استفعال، به معنای یاری خواستن از دیگری در درد و سختی است تا مشکل برطرف شود؛[19]معنای دیگر آن، طلب رضایت از دیگری است.[20] برای مثال قرآن کریم میفرماید: «وَ إِنْ يَسْتَعْتِبُوا فَما هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِينَ؛[21] اگر رضايت جويند كه خداوند از آنها راضى شود به رضايت جواب داده نشوند».[22] همچنین حضرت علی (علیه السلام) در نامه اول نهج البلاغه درباره عثمان فرمودند: «أُکْثِرُ اِسْتِعْتَابَهُ وَ أُقِلُّ عِتَابَهُ» من بيشتر رضايت او را ميجستم و كم ملامتش ميكردم.[23]
از این ماده هفده مورد در نهج البلاغه آمده است.[24]
حضرت امیر (علیه السلام) میفرمایند: «إِنْ كُنْتُ مُسِيئاً اِسْتَعْتَبَنِی» یعنی اگر گمان میکند در اشتباهم، از من بخواهد تا به حق بازگردم.
نکتهها و پیامها
1. یاد خدا به زمان، مکان و شرایط خاصی محدود نمیشود. (إِنِّي أُذَكِّرُ اللَّهَ)
2. برخی از راههای یاد خدا عبارت است از: قرآن خواندن، نماز خواندن، رفتن به زیارتگاهها و مکانهای مقدس. (إِنِّي أُذَكِّرُ اللَّهَ)
3. انسان با یاد خدا آرامش میگیرد. (إِنِّي أُذَكِّرُ اللَّهَ)
4. ذکر همراه با حضور قلب و توجه تأثیرش بیشتر است. (إِنِّي أُذَكِّرُ اللَّهَ)
5. یکی از راههای تقویت رفتار مثبت، یاری کردن شخص در انجام یا تکرار آن است. (مُحْسِناً أَعَانَنِي)
6. یاری نیکوکار، راهی است برای افزایش انگیزه؛ و تکرار و تقویت رفتار مثبت او. (مُحْسِناً أَعَانَنِي)
7. ارائه بازخورد مثبت به طور مستقیم برعملکرد کارکنان و راندمان کسب و کار تأثیر میگذارد.
(مُحْسِناً أَعَانَنِي)
8. ارائه بازخورد مثبت و تشویق، باید به گونهای انجام شود که انگیزاننده باشد، نه بازدارنده. (أَعَانَنِي)
9. بعد تربیتی: ارائه بازخورد مثبت به فرزندان به هنگام عملکرد صحیح، انگیزهای برای رشد بیشتر و تکرار رفتار درست است. (أَعَانَنِي)
10. گاه زیادهروی در تشویق یا بازخورد مثبت، شخص را دچار غرور کاذب میکند و او را از ادامه رفتار صحیح باز میدارد. (أَعَانَنِي)
11. راهکارهای ارائه بازخورد مثبت در محیط کار: (أَعَانَنِي)
الف) هنگام بازخورد دادن سعی شود نتایج خوشایند کسب و کار به فعالیت کارکنان ربط داده شود.
برای مثال: اگر فروش شرکت دو برابر شده به کارکنان بخش فروش گفته شود یکی از دلایل این اتفاق، فعالیتهای آنها است.
ب) زمانی که یک رویداد خوب اتفاق میافتد، به موقع و سریع به افراد بازخورد مثبت داده شود.
ج) اگر کارمندان در بین جمع بازخورد مثبت بگیرند خوشحال میشوند، در جمع تشویق شوند.
د) جزئیات اتفاق، در بازخوردها استفاده شود تا مخاطب متوجه شود رفتار او زیر ذرهبین است.
ذ) بازخورد مثبت بیش از حد، باعث میشود کار، ارزش خود را از دست بدهد و عدهای فکر کنند این کار به یک عادت تبدیل شده.
ر) هر بازخورد و انتقاد به صورت جداگانه ارائه شود تا تأثیر بیشتری بگذارد.
12. شخصیت کارکنان متفاوت است. به طور مثال: عدهای با گرفتن پاداش خوشحال میشوند و عدهای با شنیدن انتقادات عملکرد بهتری از خود نشان میدهند؛ اما همه افراد با شنیدن بازخورد مثبت انرژی میگیرند و بهتر کار میکنند. مهمترین مزایای ایجاد بازخورد مثبت در محل کار: (أَعَانَنِي)
الف) افزایش تعامل
بعد از ارائه بازخورد، کارکنان سعی میکند بیشتر با هم تعامل کنند تا بتوانند مشکلات یکدیگر را به راحتی حل کنند و اینگونه یک تعامل سازنده در محیط کاری شکل میگیرد.
ب) حفظ کیفیت
بازخورد مثبت باعث میشود همیشه کیفیت کارها از حد مشخصی پایینتر نرود و این امر برای سازمان ضروری است زیرا سازمانها همواره در تلاشند تا کیفیت فعالیت را بهتر کنند و از آن طریق گسترش یابند.
ج) بازخورد مثبت، مقرون به صرفه است.
به جای اینکه از نیروهای جدید برای آنالیز و تحلیل بخشهای مختلف استفاده شود خود افراد میتوانند به راحتی کار یکدیگر را آنالیز و نکات موجود را به یکدیگر اطلاع دهند.
همه این فرآیندها از اتلاف بیهوده انرژی هزینه و زمان جلوگیری میکند.
13. انتقاد سازنده به جای بازخورد منفی: (أَعَانَنِي)
اگر به جای انتقاد سازنده، همواره بازخوردهای منفی به دیگران ارائه شود بعد از مدتی عملکرد کارکنان بدتر و راندمان کاری آنها نیز کاهش پیدا میکند.
14. راهکارهایی برای جلوگیری از بازخوردهای منفی: (مُسِيئاً اسْتَعْتَبَنِی)
الف) ساندویچ بازخورد، کاربردی نیست.
نظریهای میگوید اگر میخواهید از فردی انتقاد کنید قبل و بعد انتقاد از او تعریف کنید. اما این نظریه در محیط کاری نمیتواند نظریه مناسبی باشد چرا که ممکن است مخاطب شما اهمیتی به نقدها ندهد و برای او کم اهمیت جلوه کنند. بهترین حالت در این شرایط این است که سخن را با کارهای مثبتی که شخص انجام داده شروع کنید و در پایان راهکارهایی برای بهتر شدن به او پیشنهاد کنید.
ب) به معنای واقعی، انتقاد سازنده کنید.
انتقاد سازنده زمانی معنا پیدا میکند که از دو بخش تشکیل شده بخش اول شامل یک بازخورد و بخش دوم شامل یک راه حل، تا زمانی که این دو بخش کنار هم قرار نگیرند انتقاد سازنده به وجود نمیآید.
برای مثال اگر بخش پشتیبانی در ساعاتی از روز نمیتواند به خوبی پاسخگوی تماس مشتریان باشد به آنها این موضوع را تذکر دهید و بگویید که چرا در این ساعت پاسخ دادن به تماسها مهم است و در نهایت راهکاری ارائه کنید تا بتوانند در کارشان از آن بهره ببرند.
ج) همیشه انتقاد نکنید.
تلاش کنید به کارکنان و اطرافیان بازخورد مثبت دهید. انتقاد دائم سودی ندارد و فقط فضای کاری را ناامیدانه و بی انرژی نشان میدهد.
د) با نوشتن انتقاد نکنید.
پیام دادن، ایمیل زدن و نامه نوشتن برای انتقاد کردن کار مناسبی نیست؛ چرا که افراد نمیتوانند لحن شما را به درستی تشخیص دهند و ممکن است برای آنها سوء تفاهمی پیش آید. بهترین کار این است که برای انتقاد و دادن بازخورد، حضوری با طرف مقابل گفتگو کنید.
ر) خودتان را نقد کنید.
همواره سعی کنید هنگامی که در حال نقد دیگران هستید خودتان را مثال بزنید و به آنها بفهمانید که شما هم نقد میشوید و دائما در حال بهتر کردن خود هستید اینگونه آنها بیشتر به حرفهای شما گوش میدهند و شما را فردی قابل اعتماد خواهند دانست.
ز) آمادۀ شنیدن انتقاد باشید.
همواره سعی کنید از دیگران بخواهید تا شما را نقد کنند و گاردی در این مورد نداشته باشید. شنیدن انواع مختلف نقد باعث میشود تا شما هم بتوانید بهتر و از جهات مختلف و سنجیدهتری سایرین را نقد کنید.
ذ) انتقاد را با دیگران مطرح نکنید.
اگر قرار است از فردی انتقاد کنید این کار را فقط حضوری و به صورت شخصی انجام دهید. اینکه با دیگران در مورد رفتارهای فردی دیگری صحبت کنید رفتار حرفهای نیست و ممکن است باعث بروز مشکلاتی بین کارکنان و مدیران شود.
راهکارهایی از نهج البلاغه برای بهبود زندگی اجتماعی
1. در جامعه هر چه یاد خدا و معاد بیشتر باشد، آمار افسردگی و خودکشی نیز کمتر است.
[1] - سبأ، آیه24.
[2]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص644.
[3]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص644.
[4]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص644.
[5]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص644.
[6]- ترجمۀ توضيح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص278.
[7]- مفردات ألفاظ القرآن، ص328.
[8]- التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج3، ص346.
[9]- فرهنگ ابجدی، ص409.
[10] - تاج المصادر بیهقی به نقل از کلید گشایش نهج البلاغه. ص285.
[11] - (تاج المصادر بیهقی، منتهی الارب، دهخدا به نقل از آنندراج) به نقل از کلید گشایش نهج البلاغه. ص285.
[12] - کلید گشایش نهج البلاغه. ص285.
[13] - کلید گشایش نهج البلاغه. ص285.
[14] - معجم المقاييس اللغه، ج4، ص225.
[15] - قاموس قرآن، ج4، ص 288.
[16] - مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص545.
[17] - فرهنگ ابجدى، ص599.
[18] - مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص545.
[19] - مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص545.
[20] - مفردات نهج البلاغه، ج2، ص135.
[21] - فصلت، آیه24.
[22] - مجمع به نقل از قاموس قرآن، ج4، ص 288.
[23] - قاموس قرآن، ج4، ص289.
[24] - مفردات نهج البلاغه، ج2، ص135.
اضف تعليق