و من كتاب له (علیهالسلام) إلى معاوية:
«وَ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ لُزُومِ سَوَابِقِ الشَّقَاءِ وَ أُحَذِّرُكَ أَنْ تَكُونَ مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّةِ مُخْتَلِفَ الْعَلَانِيَةِ وَ السَّرِيرَةِ».
ترجمهها
«به خدا پناه میبريم از همراه بودن با بدبختی و شقاوتی که از زمانهای گذشته، دامنگيرت شده است و من تو را از اينکه همواره مغرور و فريب خورده آرزوها باشی و ظاهر و باطنت متفاوت باشد (راه نفاق را بپيمايی) برحذر میدارم».
(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص503)
«از دامنگیر شدن سرنوشت بدبختی آفرین به خدا پناه میبریم. تو را از آن برحذر میدارم که در فریب آرزوهای پوچ، غوطهور گردی و آشکار و نهانت دو تا باشد».
(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی، ص370)
(امام (علیهالسلام) در این بیان ابتدا معاویه را نصیحت میکند و بیان میکند که از عواقب کار خود و نتایج اخروی آن بترسد؛ سپس میگوید: تو بدون داشتن سوابق روشن چگونه میخواهی زمام امور را به دست بگیری و اگر راست میگویی خودت به میدان بیا و جنگ تنبهتن را حاضر شو. آنگاه افشا میسازد که تو خودت قاتل عثمان را میشناسی و من میبینم روزی که به کتاب الهی پناه میبری درحالی که به آن ایمان نداری).
«پناه بر خدا از گرفتاری و شقاوت فراگیر! تو را برحذر میدارم که شیفته آرزوها باشی و همچنان راه خود را ادامه دهی و ظاهر و باطنت یکسان نباشد (در ظاهر ادعای اسلام کنی و در باطن دشمن آن باشی)».
(نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرامپور، ص528)
(كه در آن از كردار زشت او را سرزنش نموده و اندرز داده و ترسانده است:)
«و به خدا پناه مىبريم از برقرار گشتن پيشينههاى بدبختى (كه شخص را پيرو شيطان و هواى نفس مىسازد)! و تو را مىترسانم از اينكه هميشه فريب آرزوهایت خورده باشی و آشكار و نهانت دو گونه باشد (بترس از دنيا دارى و نفاق و دو روئى)».
(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض الاسلام، ج5، ص852)
شروح
تحقیر معاویه و خاندان ننگین او
«و از اینکه انسان پایبند به سوابق سوء و بدبختیهای گذشته خود باشد و نخواهد با گذشته خود قطع رابطه کند به خدا پناه میبریم.
و ای معاویه تو را برحذر میدارم از اینکه در غرور آرزوهایت پابرجا و مستمر بمانی؛ زیرا آرزوی خلافت باعث گمراهی معاویه و استمرار آن در وی شده بود و تو را برحذر می دارم که ظاهر و باطنت متفاوت باشد؛ زیرا معاویه در ظاهر خونخواه عثمان بود؛ ولی در باطن طمع خلافت داشت».
(ترجمۀ توضيح نهج البلاغه، آیتالله سید محمد شیرازی، ج3، ص523)
«در ادامه امام (علیهالسلام) به خدا پناه مىبرد از شقاوتى كه در گذشته سرنوشت خاندانت بوده است تا به معاويه هشدار دهد كه او نيز بهدليل معاصى و گناهانش در معرض اين شقاوت قرار دارد؛ بنابراين از مخالفت فرمان الهی و گناه دست بردارد و سپس از دو مطلب، او را بر حذر مىدارد:
1- حرص و طمع زياد و آرزوهاى دراز در امور دنيا كه دليل بر غفلت و بىتوجهى او به آخرت مىباشد.
2- دورو بودن او، و اين كه آشكار و نهانش با هم يكى نيست كه نشان نفاق او مىباشد.
دليل اهميت اين دو امر و لزوم بر حذر بودن از آنها این است كه لازمه اين موارد شقاوت و بدبختى آخرت مىباشد».
(ترجمۀ شرح نهج البلاغه، ابن میثم، ج4، ص638)
واژه شناسی
واژه کاوی
زمانیکه «تَمَادِي» با «فی» همراه شود بهاین معنا است شخص در کارش آنقدر پابرجا ماند و لجاجت ورزید[8] تا به مقصودش رسید.[9]
«خَلَف» گاه به قصد زمان بهکار میرود؛ (مثل: جانشین که بعد از دیگری در زمان میآید) گاه مکان (مثل: کسیکه بعد از دیگری در مکان مینشیند) و گاه کیفیت: (مثل: اختلاف در نظر و عقیده و فکر). [11]
«اخْتِلَاف» مصدر «مُخْتَلِف» بهمعنی تنوع است.[12]
در قرآن کریم هم آمده است: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيرا؛ آيا به قرآن [عميقاً] نمىانديشند؟ چنانچه از سوى غير خدا بود، قطعاً در آن اختلاف بسيارى مىيافتند».[13]
بهنظر میآید که در این نامه «خَلَف» از لحاظ کیفیت (متفاوت بودن) مد نظر است.
تفاوت «مختلف» و «متضاد»:
«متضاد» اعم از «مختلف» است؛ هر «متضادی» «مختلف» است؛ اما هر «مختلفی» «متضاد» نیست. دو امر«مختلف» که ممکن است هر دو هم زمان وجود داشته باشند؛ مانند: سیاهی و ترشی؛ اما دو امر «متضاد» یکدیگر را نفی نموده و قابل جمع نیستند؛ مثل: سیاهی و سفیدي.
نکتهها و پیامها
1- خاندان معاویه کسانی بودند که بدختی و شقاوت در آنها، دائما از زمانهای گذشته همراه بوده است (لُزُومِ سَوَابِقِ الشَّقَاء).
2- معاویه در حرص و نفاقی که داشت لجاجت میورزید و در این راه استوار ماند تا به اهدافش برسد (مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّةِ مُخْتَلِفَ الْعَلَانِيَةِ وَ السَّرِيرَةِ).
3- هر شخص باید بکوشد آرمانهایش را منطبق با دین جهتدهی کند. (مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّة).
4- گاه سعادت یاشقاوت فرد، بر نسل و ذریهاش تا روز قیامت اثر میگذارد. (لُزُومِ سَوَابِقِ الشَّقَاء).
5- آرزوهای دراز، مانع از توجه انسان به آخرت میشود (أُحَذِّرُكَ أَنْ تَكُونَ مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّة).
6- دین انسان را از حرص و طمع برحذر میکند؛ زیرا که این ویژگی شخص را به شقاوت و بدبختی در دنیا و آخرت میرساند(أُحَذِّرُكَ أَنْ تَكُونَ مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّةِ مُخْتَلِفَ الْعَلَانِيَةِ وَ السَّرِيرَة).
راهکارهایی از نهج البلاغه برای بهبود زندگی اجتماعی:
1- خدا هر شخص را برای بهرسیدن بهجایی خلق کرده است؛ وقتیکه فرد، هدف از خلقتش را دانست، باید ثابت قدم در آن مسیر حرکت کند.
2- انسان باید خود را بهگونهای بپرورد که با متوجه شدن کار ناصحیحش، آن را کنار قرار دهد و آن عمل را ادامه ندهد.
[1]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.
[2]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.
[3]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.
[4]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.
[5]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.
[6]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.
[7]- معجم المقاييس اللغه، ج5، ص307.
[8]- المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ج2، ص567.
[9]- تاج العروس من جواهر القاموس، ج20، ص179.
[10]- معجم المقاييس اللغه، ج2، ص210.
[11]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، صص109 و 110.
[12]- فرهنگ ابجدی، ص28.
[13]- نساء، آیه82.
اضف تعليق