نامه ها

نامه دهم فراز پنجم

و من كتاب له (علیه‌السلام) إلى معاوية:

«وَ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ لُزُومِ سَوَابِقِ الشَّقَاءِ وَ أُحَذِّرُكَ أَنْ تَكُونَ مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّةِ مُخْتَلِفَ الْعَلَانِيَةِ وَ السَّرِيرَةِ».



ترجمه‌ها

- ترجمه نهج ‌البلاغه (فقیهی)
و نيز، دنباله نامه‌ای است از اميرالمؤمنين (علیه‌السلام) به ‌معاويه:

«به ‌خدا پناه می‌بريم از همراه بودن با بدبختی و شقاوتی که از زمان‌های گذشته، دامنگيرت شده است و من تو را از اينکه همواره مغرور و فريب خورده آرزوها باشی و ظاهر و باطنت متفاوت باشد (راه نفاق را بپيمايی) برحذر می‌دارم».

(نهج البلاغه، ترجمه‌ فقیهی، ص503)
- ترجمه نهج البلاغه (استاد ولی)
از یک نامه آن حضرت (علیه‌السلام) باز هم به ‌معاویه:

«از دامنگیر شدن سرنوشت بدبختی آفرین به‌­ خدا پناه می‌بریم. تو را از آن برحذر می‌دارم که در فریب آرزوهای پوچ، غوطه‌ور گردی و آشکار و نهانت دو تا باشد».

(نهج ‌البلاغه، ترجمه‌ حسین استاد ولی، ص370)
- ترجمه نهج البلاغه (بهرام پور)
نامه دیگر امام (علیه‌السلام) به ‌معاویه در سال 36 هجری پیش از شروع جنگ صفین:

(امام (علیه‌السلام) در این بیان ابتدا معاویه را نصیحت می‌کند و بیان می‌کند که از عواقب کار خود و نتایج اخروی آن بترسد؛ سپس می‌گوید: تو بدون داشتن سوابق روشن چگونه می‌خواهی زمام امور را به ‌دست بگیری و اگر راست می‌گویی خودت به ‌میدان بیا و جنگ تن‌به‌تن را حاضر شو. آنگاه افشا می‌سازد که تو خودت قاتل عثمان را می‌شناسی و من می‌بینم روزی که به ‌کتاب الهی پناه می‌بری درحالی که به ‌آن ایمان نداری).

«پناه بر خدا از گرفتاری و شقاوت فراگیر! تو را برحذر می‌دارم که شیفته آرزوها باشی و همچنان راه خود را ادامه دهی و ظاهر و باطنت یکسان نباشد (در ظاهر ادعای اسلام کنی و در باطن دشمن آن باشی)».

(نهج‌ البلاغه ترجمه‌ روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام‌پور، ص528)
- ترجمه نهج البلاغه (فيض الإسلام)
از نامه‌هاى آن حضرت (عليه‌السلام) است نيز به‌ معاويه:

(كه در آن از كردار زشت او را سرزنش نموده و اندرز داده و ترسانده است:)

«و به ‌خدا پناه مى‌بريم از برقرار گشتن پيشينه‌هاى بدبختى (كه شخص را پيرو شيطان و هواى نفس مى‌سازد)! و تو را مى‌ترسانم از اينكه هميشه فريب آرزوهایت خورده باشی و آشكار و نهانت دو گونه باشد (بترس از دنيا دارى و نفاق و دو روئى‌)».

(ترجمه ‌و شرح‌ نهج‌ البلاغه، فيض ‌الاسلام، ج5، ص852)

شروح

- ترجمۀ توضیح نهج البلاغه (آیت الله شیرازی)
نیز از نامه‌های آن حضرت به‌ معاویه:

تحقیر معاویه و خاندان ننگین او

«و از اینکه انسان پایبند به ‌سوابق سوء و بدبختی‌های گذشته خود باشد و نخواهد با گذشته خود قطع رابطه کند به‌ خدا پناه می‌بریم.

و ای معاویه تو را برحذر می‌دارم از اینکه در غرور آرزوهایت پابرجا و مستمر بمانی؛ زیرا آرزوی خلافت باعث گمراهی معاویه و استمرار آن در وی شده بود و تو را برحذر می دارم که ظاهر و باطنت متفاوت باشد؛ زیرا معاویه در ظاهر خون‌خواه عثمان بود؛ ولی در باطن طمع خلافت داشت».

(ترجمۀ توضيح نهج ‌البلاغه، آیت‌الله سید محمد شیرازی، ج3، ص523)
- شرح نهج‌البلاغه (ابن میثم)
نامه ديگر امام (علیه‌السلام) به ‌معاويه:

«در ادامه امام (علیه‌السلام) به ‌خدا پناه مى‌برد از شقاوتى كه در گذشته سرنوشت خاندانت بوده است تا به معاويه هشدار دهد كه او نيز به‌دليل معاصى و گناهانش در معرض اين شقاوت قرار دارد؛ بنابراين از مخالفت فرمان الهی و گناه دست بردارد و سپس از دو مطلب، او را بر حذر مى‌دارد:

1- حرص و طمع زياد و آرزوهاى دراز در امور دنيا كه دليل بر غفلت و بى‌توجهى او به ‌آخرت مى‌باشد.

2- دورو بودن او، و اين كه آشكار و نهانش با هم يكى نيست كه نشان نفاق او مى‌باشد.

دليل اهميت اين دو امر و لزوم بر حذر بودن از آن‌ها این است كه لازمه اين موارد شقاوت و بدبختى آخرت مى‌باشد».

(ترجمۀ شرح نهج‌ البلاغه، ابن‌ میثم، ج4، ص638)

واژه شناسی

- شَقَاء
بدبختی.[1]
- أُحَذّر
برحذر می‌دارم.[2]
- مُتَمَادِيا
مستمر رونده.[3]
- غِرَّةِ الْأُمْنِيِّه
غرور و فریب آرزو.[4]
- مُخْتَلِف
متفاوت.[5]
- سّرِيرَه
باطن.[6]

واژه کاوی

- مُتَمَادِيا (مدی)
«مَدَی» در اصل به‌معنی کشیده شدن و پهن شدن در شیء است.[7]

زمانی‌که «تَمَادِي» با «فی» همراه شود به‌این معنا است شخص در کارش آنقدر پابرجا ماند و لجاجت ورزید[8] تا به مقصودش رسید.[9]
- مُخْتَلِف (خلف)
یکی از معانی «خَلَف» چیزی است که با شیء دیگر متفاوت است.[10]

«خَلَف» گاه به‌ قصد زمان به‌کار می‌رود؛ (مثل: جانشین که بعد از دیگری در زمان می‌آید) گاه مکان (مثل: کسی‌که بعد از دیگری در مکان می‌نشیند) و گاه کیفیت: (مثل: اختلاف در نظر و عقیده و فکر). [11]

«اخْتِلَاف»‌ مصدر «مُخْتَلِف» به‌معنی تنوع است.[12]

در قرآن کریم هم آمده است: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيرا؛ آيا به قرآن [عميقاً] نمى‌انديشند؟ چنانچه از سوى غير خدا بود، قطعاً در آن اختلاف بسيارى مى‌يافتند».[13]

به‌نظر می‌آید که در این نامه «خَلَف» از لحاظ کیفیت (متفاوت بودن) مد نظر است.

تفاوت «مختلف» و «متضاد»:

«متضاد» اعم از «مختلف» است؛ هر «متضادی» «مختلف» است؛ اما هر «مختلفی» «متضاد» نیست. دو امر«مختلف» که ممکن است هر دو هم زمان وجود داشته باشند؛ مانند: سیاهی و ترشی؛ اما دو امر «متضاد» یکدیگر را نفی نموده و قابل جمع نیستند؛ مثل: سیاهی و سفیدي.

نکته‌ها و پیام‌ها

1- خاندان معاویه کسانی بودند که بدختی و شقاوت در آن‌ها، دائما از زمان‌های گذشته همراه بوده است (لُزُومِ سَوَابِقِ الشَّقَاء).

2- معاویه در حرص و نفاقی که داشت لجاجت می‌ورزید و در این راه استوار ماند تا به ‌اهدافش برسد (مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّةِ مُخْتَلِفَ الْعَلَانِيَةِ وَ السَّرِيرَةِ).

3- هر شخص باید بکوشد آرمانهایش را منطبق با دین جهت‌دهی کند. (مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّة).

4- گاه سعادت یاشقاوت فرد، بر نسل و ذریه‌اش تا روز قیامت اثر می‌گذارد. (لُزُومِ سَوَابِقِ الشَّقَاء).

5- آرزوهای دراز، مانع از توجه انسان به ‌آخرت می‌شود (أُحَذِّرُكَ أَنْ تَكُونَ مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّة).

6- دین انسان را از حرص و طمع برحذر می‌کند؛ زیرا که این ویژگی شخص را به شقاوت و بدبختی در دنیا و آخرت می‌رساند(أُحَذِّرُكَ أَنْ تَكُونَ مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّةِ مُخْتَلِفَ الْعَلَانِيَةِ وَ السَّرِيرَة).



راهکارهایی از نهج البلاغه برای بهبود زندگی اجتماعی:
1- خدا هر شخص را برای به‌رسیدن به‌جایی خلق کرده است؛ وقتی‌که فرد، هدف از خلقتش را دانست، باید ثابت قدم در آن مسیر حرکت کند.

2- انسان باید خود را به‌گونه‌ای بپرورد که با متوجه شدن کار ناصحیحش، آن را کنار قرار دهد و آن عمل را ادامه ندهد.

[1]- نهج البلاغه ترجمه‌ روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.          

[2]- نهج البلاغه ترجمه‌ روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.

[3]- نهج البلاغه ترجمه‌ روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528. 

[4]- نهج البلاغه ترجمه‌ روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.

[5]- نهج البلاغه ترجمه‌ روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.         

[6]- نهج البلاغه ترجمه‌ روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص528.

[7]- معجم المقاييس اللغه، ج‌5، ص307.    

[8]- المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ج‌2، ص567.     

[9]- تاج العروس من جواهر القاموس، ج‌20، ص179.    

[10]- معجم المقاييس اللغه، ج‌2، ص210.

[11]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‌3، صص109 و 110.

[12]- فرهنگ ابجدی، ص28.

[13]- نساء، آیه82.              


اضف تعليق