و من وصيه له (علیهالسلام) وصى بها معقل بن قيس الرياحي حين أنفذه إلى الشام في ثلاثة آلاف مقدمة له:
«وَ لَا تُقَاتِلَنَّ إِلَّا مَنْ قَاتَلَكَ وَ سِرِ الْبَرْدَيْنِ وَ غَوِّرْ بِالنَّاسِ وَ رَفِّهْ فِي السَّيْرِ وَ لَا تَسِرْ أَوَّلَ اللَّيْلِ فَإِنَّ اللَّهَ جَعَلَهُ سَكَناً وَ
قَدَّرَهُ مُقَاماً لَا ظَعْناً فَأَرِحْ فِيهِ بَدَنَكَ وَ رَوِّحْ ظَهْرَكَ فَإِذَا وَقَفْتَ حِينَ يَنْبَطِحُ السَّحَرُ أَوْ حِينَ يَنْفَجِرُ الْفَجْرُ فَسِرْ عَلَى بَرَكَةِ اللَّهِ».
ترجمهها
«و به طور قطع، جز با کسانی که به نبرد با تو برمی خيزند، با کسان ديگری به نبرد نپرداز، در دو طرف روز که هوا خنک است، راهپيمايی کن در نيمروز که گرما در آن وقت شديد است، مردم (يعنی سپاه) را برای استراحت، فرودآر و هنگام راهپيمايی آسان بگير و نرم بران، در اول شب (تا وقت سحر) حرکت مکن که خداوند، آن را زمان آرامش قرار داده و نيز آن را وقتی برای ماندن و استراحت مقرر فرموده نه برای کوچ و حرکت.
بنابراين در چنين وقتی بدنت را راحت ساز و مرکب و اسبت را نيز در آسايش قرار ده، پس چون در محلی توقف کردی، در آن هنگام که سپيده دم پهن شود يا زمانی که سپيده صبح پخش گردد، با تکيه بر برکت و لطف الهی حرکت کن».
(نهجالبلاغه، ترجمه فقیهی، ص505 و 506 )
جلودار خود به شام فرستاد:
«و جز با کسی که به جنگ تو آمده پیکار مکن، و صبح زود و پیش از غروب که هوا خنکتر است حرکت کن، و در گرمای نیمروز مردم را استراحت بده. هنگام حرکت آهسته بران، و اول شب حرکت مکن، زیرا خداوند شب را مایهی آرامش قرار داده، و آن را برای اقامت نه کوچ کردن مقدار فرموده، پس بدنت را در آن وقت آسوده دار، و مرکبت را نیز به استراحت بگذار، و چون دانستی که وقت سحر کسترده، یا سپیدهی صبح دمیده، به برکت خدا حرکت کن».
(نهج البلاغه، ترجمه حسین استادولی، ص372)
لزوم احتیاطهای نظامی
«جز با کسی که با تو جنگ دارد جنگ نکن. سپاه را در خُنکی صبح و عصر حرکت ده و در هوای گرم سپاه را
استراحت ده و در رفتن مشتاب. در ابتدای شب حرکت نکن؛ زیرا خداوند شب را وسیله آرامش و برای اقامت قرار داده است نه برای کوچ کردن. پس شب را آسوده باش و مرکبها را آسوده بگذار. آنگاه که سحر آمد و سپیدهی صبح دمید در پناه خدا حرکت کن».
(نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531)
از ياران و شيعيان آن بزرگوار بوده است. او را از مدائن با سه هزار تن به سوى لشکر شام فرستاد كه جلودار
سپاهيان آن حضرت (علیهالسلام) باشد، در آن روش جنگ با دشمن را به او مىآموزد:
«و جنگ مكن مگر با كسي كه با تو بجنگد؛ زيرا جنگ با كسي كه نمىجنگد ستم است و شخص متقى و پرهيزكارظلم به كسى روا ندارد و در بامداد و پسين كه هوا خنك است راهپيمايى كن، و در وسط روز كه هوا گرم است مردم را براى استراحت و آسايش باز دارد و آهسته بران شتاب مكن تا ناتوانان همراه توانايان بيايند و در اوّلشب راه مرو كه خداوند آن را براى آرامش و استراحت و آسودگى قرار داده نه كوچ كردن چنانكه در قرآن كريم مىفرمايد:
«هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ؛ يعنى او است خداوندى كه شب را براى شما بيافريد تا در آن آرامش يابيد، و روز را روشن تا به انجام نيازمنديها بپردازيد و در آفرينش شب و روز براى گروهى كه سخنان حق را مىشنوند نشانههاى توحيد و يگانگى حق تعالى است».[1]
پس در اولِ شب تن و مركبت را آسوده گذار، و چون پى بردى هنگامى را كه سحر پيش از بامداد هويدا مىگردد، يا هنگامى كه بامداد آشكار ميشود با بركت و نيكبختى كه از جانب خدا مىرسد روانه شو».
(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيضالاسلام، ج 5، صص856 و 857)
شروح
سوى شام فرستاد:
رهنمودهاى نظامى
«و با كسانى كارزار كن كه به جنگ تو مىآيند، و با افرادى كه در روستاهاى امن و دور از ميدان جنگ به سر
مىبرند و كارى با تو ندارند كارى نداشته باش. و در خنكاى بامدادان و شامگاهان به سمت ميدان جنگ حركت كن تا لشكر آسيب نبيند. و در اوج گرما، يعنى نيمهروز بر لشكر دشمن حمله بياور. و حركت لشكر را معتدل بدار، نه شتابان كه آنها را خسته كنى و از پاى درآورى. و اول شب كه وقت خفتن است به سمت دشمن حركت مكن كه خدا آن هنگام را وقت آرامش و فروهشتن خستگى روز و زمان اتراق قرار داده نه كوچ و مسافرت. پس در اوّل شب خودت استراحت كن و اسب و مركب خود را نيز استراحت ده. هرگاه در وقت گستردگى سحر يا طلوع فجر برخاستى، حركت كن تا خدا آن را خجسته گرداند».
(ترجمۀتوضيح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج 3، صص 529 و530)
سوى شام فرستاد:
«اوامر و نواهى كه در وصيت ذكر شده است عبارتند از:
الف) جنگ نكند مگر با كسى كه با او بجنگد زيرا جنگ با غير جنگ كننده، ظلم است.
ب) بامداد و پسين را براى سير و حركت لشكر برگزيند زيرا در اين دو وقت هوا سرد و مناسب راه رفتن است، و وسط روز به استراحت بپردازد به دليل اين كه در اين هنگام هوا گرم است و دشوارى راه رفتن فراوان.
ج) به آرامى حركت كند تا ضعيف بتواند خود را به قوى برساند و به دليل نياز به نيروى زياد و اجتماع تنگاتنگ، رنج و تعب بر مردم چيره نشود.
د) در اول شب راه نيفتد زيرا خدا شب را براى استراحت و خواب قرار داده است تا از رنج سفر بياساييد، و آن را وقت كوچ كردن قرار نداده است، و نيز به سردار خود امر كرده كه در هنگام شب جسم خود را راحت سازد و
مركب خود را تيمار كند. از طريق مجاز و اطلاق اسم مظروف بر ظرف، لفظ ظعن را بر شب اطلاق كرده است.
س) امر كرده است كه بعد از استراحت در شب، سير خود را از هنگامى قرار دهد كه سحر فرا رسيده يا فجر طلوع مىكند زيرا در آن وقت احتمال سفر خوش مىرود».
(ترجمۀ شرح نهجالبلاغه، ابنميثم، ج 4، ص 650)
واژه شناسی
واژه کاوی
«الْأَبْرَدَانِ» به معنای پگاه و شامگاه،[20] زيرا اين اوقات روز خنكتر است.[21]
حركت كردن در هنگام شدت گرما و فرود آمدن[24] یا کوتاه خوابیدن[25] در آن زمان را «تغویر» میگویند.
«غَوَّرَ» به طور کامل از مرکبها فرود آمدند.[26]
«غائِرَة» به معنی خواب نيمۀ روز است؛[27] هنگامي كه خورشيد وارد چادرها ميشود.[28]
معانی دیگر«غور» خوار شدن به هنگام گرفتن مالی بهزور،[29] فرو رفتن و دقت کردن در کاری است.[30]
واژه «الغَوْرُ» در مباحث علمی به معنی کندوکاو است.[31]«بَعِيدُ الْغَور» یعنی دور انديش و ژرفنگر.[32]
«أَغَارَ» وقتی با «عليهم» همراه شود یعنی بر آنها حمله برد و كشتار كرد.[33]
«رفه و رفوه» مصدر «رفه»[35] که به معنای زندگی خوب و آسان است.[36]
«رَفِّهْ» یعنی آسان کن.[37] وقتی این واژه با «عن» همراه باشد به معنای آسان گرفتن به شخص طلبکار و مهلت دادن است.[38]
«رَفِّهْ بِالسَّيْرِ» در رفتن شتاب نکن.[39]
منظور امام (علیه السلام) از این کلام «رَفِّهْ فِي السَّيْرِ» یعنی آهسته بران.[40]
سه مورد از ماده «رفه» در نهج البلاغه آمده است.[41]
نکتهها و پیامها
1- عبارت «وَلاَ تُقَاتِلَنَّ إِلاَّ مَنْ قَاتَلَکَ» بيانگر روح مسالمتجوى اسلام است. قرآن مجيد مى فرمايد:
«وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللهِ».[42]
2- حاکم و فرمانده باید به فکر زیر دستانش باشد و در هنگام سختی به آنان یاری رساند.
3- حرکت در گرما باعث خستگی، سرگیجه، سردرد، عصبانیت، پرخاشگری، اُفت فشار خون، ضعف بدن، تشنگی و از دست دادن مقاومت بدن میشود. (غَوِّرْ بِالنَّاسِ)
4- به نظر میرسد حضرت (علیهالسلام) در این فراز به خواب قبل از ظهر (قیلوله) سفارش کردهاند.
5- حیوانات حقوقی دارند که در کتاب رساله حقوق امام سجاد (علیهالسلام) بیان شده است. (رَوِّحْ ظَهْرَكَ)
6- مدارا با مردم یکی از آداب اجتماعی است. (رَفِّهْ فِي السَّيْرِ)
7- نوع نگرش مدیران برای زمان اوقات فراغت در سازمانها قابل توجه است.
8- کارکنان باید مقداری از طول زمان کاری خود را به بازیابی جسمی و ذهنی خود بپردازند.
9- زمان استراحت توأم با آرامش باشد.
10- پیامدهاي اوقات فراغت در محل کار:
الف) بازیابی ذهن، روح و جسم.
ب) افزایش شادي و نشاط و صمیمیت در محیط کار.
ج) کاهش ضریب خطا کاری.
د) ایجاد فرصت برای فکر کردن مجدد به کارها و انجام بهتر.
ذ) ایجاد آرامش در افراد و فضاي کار.
ع) کاهش تمایل به ترك خدمت.
غ) افزایش دقت و تمرکز.
ط) هدفمند کار کردن.
ف) افزایش تحمل افراد.
ق) افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس.
ز) ایجاد و بهبود خلاقیت.
11- رانندگی در شب مناسب نیست و گاهی زیانهای جبران ناپذیری را در پی دارد. (وَ لَا تَسِرْ أَوَّلَ اللَّيْلِ)
12- عبارت «وَلاَ تَسِرْ أَوَّلَ اللَّيْلِ فَإِنَّ اللهَ جَعَلَهُ سَکَناً» اشاره به همان چيزى است که در قرآن مجيد آمده
است که شب را خداوند مايه آرامش قرار داده: «وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَکَناً»[43] همين مضمون در سوره يونس، آيه67-
قصص، آيه73- غافر، آيه61 و در آيات ديگر نيز آمده است.
13- سحرلحظۀ بيدارى و هوشيارى، حرکت و جديت، استغفار و توبه است همانگونه که در قرآن آمده است: «وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْاَسْحَارِ».[44](يَنْبَطِحُ السَّحَرُ)
[1]- یونس، آیه67.
[2] - نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص530.
[3]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص530.
[4]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص530.
[5]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص530.
[6]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص530.
[7]- توضیح نهج البلاغه، آیتالله سید محمد شیرازی، ج3، ص529.
[8]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531.
[9]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531.
[10]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531.
[11]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531.
[12]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531.
[13]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531.
[14]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531.
[15]- توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج3، ص529.
[16]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531.
[17]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531.
[18]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص531.
[19] - مفردات ألفاظ القرآن، ص 116.
[20] - كتاب العين، ج8، ص28.
[21] - مفردات ألفاظ القرآن، ص117.
[22]- تاج اللغه والصحاح العربیه، ج2، ص1140.
[23]- معجم المقاييس اللغه، ج4، ص401.
[24]- كتاب العين، ج4، ص443.
[25]- تاج العروس من جواهر القاموس، ج7، ص328.
[26]- ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص726.
[27] -فرهنگ ابجدى، ص633.
[28] - كتاب الجيم، ج3، ص15.
[29] - معجم المقاييس اللغه، ج4، ص401.
[30] - کلید گشایش نهج البلاغه، ص600.
[31] - التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص280.
[32]- تاج اللغه والصحاح العربیه، ج2، ص1140.
[33]- فرهنگ ابجدى، ص99.
[34]- معجم المقاييس اللغه، ج2، ص419.
[35]- مفردات نهج البلاغه ، ج 1، ص431.
[36]- كتاب العين، ج4، ص46.
[37]- کاشانی، 301/2 ؛ به نقل ازفرهنگ برابرهای فارسی، ص546.
[38]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج6، ص2730.
[39]- شهیدی، ص279؛ به نقل از زفرهنگ برابرهای فارسی، ص546.
[40]- کلید گشایش نهج البلاغه، ص325.
[41]- مفردات نهج البلاغه ، ج 1، ص431.
[42]- انفال، آیه61.
[43]- انعام، آیه96.
[44]- آل عمران، آیه17.
اضف تعليق