نامه ها

نامه پانزدهم فراز دوم

 و من دعاء له (علیه السلام)كان يقول إذا لقي العدو محاربا:

«اللَّهُمَّ قَدْ صَرَّحَ‌ مَكْنُونُ الشَّنَآنِ وَ جَاشَتْ مَرَاجِلُ الْأَضْغَان».

ترجمه‌ها

- ترجمه نهج ‌البلاغه (فقیهی)
اميرالمومنين (علیه السلام)، هنگامی که در حال جنگ با دشمن برخورد می‌کرد، اين سخنان را می‌فرمود:

«خداوندا، به تحقيق دشمنی پنهان شده، آشکارا گرديده و ديگ کينه توزي‌ها به جوش آمده است».

(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص374)
- ترجمه نهج البلاغه (استاد ولی)
دعای آن حضرت هنگامی که در جنگ با دشمن رو به رو می‌شد:

«خداوندا، کینه‌های نهفته آشکار شده، و دیگ‌های خشم و بدخواهی به جوش آمده».

(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی‌‌، صص373و374)
- ترجمه نهج‌البلاغه(بهرام پور)
نیایش امام (علیه السلام) در میدان جنگ:

(امام (علیه السلام) در این فرازها نارضایتی خود را از جنگ و نبرد و خون‌ریزی را در قالب دعا مطرح می‌کند و اثرات سوء آن را خاطر نشان می سازد تا مردم آگاه شوند و آینده خود و فرزندان خویش را تباه نسازند)

«بار الها ! سرانجام کینه های مخفی آشکار و دیگ‌های دشمنی به جوش آمد».

(نهج البلاغه ترجمه روان‌ با‌شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص533)
- ترجمه نهج البلاغه (فيض الإسلام)
امام (عليه السّلام) هنگام برخورد به دشمن و آمادگى بجنگ با خداوند مناجات و راز و نياز نموده و از او يارى خواسته چنين می‌فرمود:

«خدايا (با رفتن پيامبرت از بين ما) دشمنى پنهان آشكار گشت، و ديگ‌هاى كينه‌ها به جوش آمد».

(ترجمه ‌و شرح ‌نهج ‌البلاغه، فيض‌الاسلام، ج5، ص861)

شروح

- ترجمۀ توضیح نهج البلاغه (آیت الله شیرازی)
از دعاهاى آن حضرت عليه‌السلام در رويارويى با دشمن در ميدان جنگ:

«خدايا، عداوت پنهانى در سينه دشمنان ما، آشكار شده و ديگ‌هاى كينه مخالفان ما به جوشش درآمده است.»

(ترجمۀ توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج3، ص534)
- شرح نهج‌البلاغه (ابن میثم)
هر وقت در جنگ با دشمن روبرو مى‌شد مى‌گفت:



«خدايا دشمنى پنهان‌آشكار شد و ديگ كينه‌ها به جوش آمد.

اللهم قد صرح...،

اشاره كرده به اين كه علت جنگ آنان با وى اظهار دشمنى و عداوت‌هايى است كه از زمان حيات پيامبر اكرم در سينه‌هاى آن‌ها بوده، و شعله‌ور شدن آتش كينه‌هايى كه از گذشته در جنگ‌هاى بدر و احد، و مكان‌هاى ديگر در دل‌هايشان مانده، كه تاكنون فرصت و جرأت اظهار و به كار بردن آن‌ها را نداشته‌اند. بنا براين كلمه ديگ‌ها استعاره از قلب‌هاست به اين اعتبار كه به سبب كينه و عداوتشان خون در دل‌هايشان در جوشش و غليان است مثل جوشش آب در ميان ديگ‌ها، و فعل جوشش به عنوان ترشيح ذكر شده است».

(ترجمه‌‌ی شرح‌ نهج ‌البلاغه، ابن‌ميثم، ج4، ص662)

واژه شناسی

- صَرَّح
آشکار شد.[1]
- الشَّنَآن
عداوت و دشمنی پنهانی.[2]
- جَاشَتْ
به جوش آمد.[3]
- الاضغان
جمع ضغن یعنی کینه.[4]
- مَرَاجِلُ الْأَضْغَان
دیگ های کینه توزی‌‌‌‌ها.[5]

واژه کاوی

- صَرَّح(صرح)
«صرح» در اصل برنمایان و آشکار شدن شیء دلالت دارد.[6]

«صَرِيح‌ الحقِّ» یعنی حق خالص‌، روشن، بدون شبهه و تهی از باطل.[7]

«صَرَّحَ‌ فلانٌ بما في نفسه» یعنی هر چه در دل داشت بيان كرد.[8]

از این ماده شش مورد نهج البلاغه آمده است.‌[9]
- الشَّنَآن (شنا)
«شنا» در اصل بر بغض و دوری از چیزی دلالت می‌‌کند.[10]

وقتی شخص از فرد دیگری کینه به دل می‌گیرد از این واژه استفاده می‌شود.[11]

در این نامه «قَدْ صَرَّحَ‌ مَكْنُونُ الشَّنَآنِ» یعنی قوم بغضی را که پنهان می‌کردند آشکار نمودند.[12]

تفاوت « شَّنَآن» و « عداوت»:

«عداوت» یعنی بدخواهی انسان نسبت به کسی که با او دشمنی می‌کند. اما «شنان» کینه انسان در برابر رفتار دیگری است به دلیل سابقه دشمنی که بین آن دو وجود داشته است.

«شنان» از« عدوات» سرچشمه می‌گیرد.[13]

هشت مورد از این ماده در کلام حضرت آمده است.[14]
- جاشت (جیش)‌
«جاشَت» : جوشید[15] و سر رفت.[16]

جاشَتِ القِدْرُ‌: ديگ به جوش آمد.[17]

جيشُ المِرجَل: ديگ جوشان.[18]
- الْأَضْغَان (ضغن)
«ضغن» در اصل بر پنهان کردن چیزی (حقد و کینه) همراه با نادرستی و کجی دلالت دارد. و بر خیر دلالت نمی‌کند. [19]

«ضَغَن»: کینه شدید.[20]

«ضِغْن» کینه‌ای است که از روی دشمنی در قلب ساکن شده است. [21]

این واژه شش بار در نهج البلاغه آمده است.[22]

نکته‌ها و پیام‌ها

1. کینه سبب دشمنی می‌شود؛ اگر انسان نسبت به کسی کینه دارد باید آن را حل کند تا سبب دشمنی نشود.

2. اگر شخصی به طور پنهانی کینه داشته باشد سرانجام کینه‌اش آشکار و باعث دشمنی می‌شود.

3. هرگز کسی چیزی را در دلش پنهان نمی‌کند مگر آن‌که در لغزش های زبان و خطوط چهره‌اش آشکار می‌شود.(حکمت26)

[1]- ترجمه‌ی روان با شرح واژگان ابوالفضل بهرامپور، ص533.

[2]-  ترجمه‌ی روان با شرح واژگان ابوالفضل بهرامپور، ص533.

[3]- ترجمه‌ی روان با شرح واژگان ابوالفضل بهرامپور، ص533.

[4]- توضیح نهج البلاغه،آیت الله سید محمد شیرازی، ج3، ص534.

[5]- ترجمه‌ی روان با شرح واژگان ابوالفضل بهرامپور، ص533.

[6]- معجم المقاييس اللغة، ج‌3، ص 347 .   

[7]- مفردات ألفاظ القرآن، ص 482.    

[8]-  مفردات ألفاظ القرآن، ص 482.    

[9]- مفردات نهج البلاغه، ج2، ص65.

[10]-  معجم المقاييس اللغة، ج‌3، ص 217.

[11]- معجم المقاييس اللغة، ج‌3، ص 217.  

[12]- نهج البلاغه (صبحي صالح)، ص678.

[13]- الفروق في اللغة، ص124.    

[14]- مفردات نهج البلاغه، ج 2، ص48.

[15]- افتخار زاده،914 به نقل از فرهنگ برابرهای فارسی نهج البلاغه، ص394.

[16]- افتخار زاده،749 به نقل از فرهنگ برابرهای فارسی نهج البلاغه، ص394.

[17]-  فرهنگ ابجدى، ص286.

[18]- توضيح نهج البلاغه، ص499.

[19]-  معجم المقاييس اللغة ، ج‌3، ص 364.  

[20]- معجم المقاييس اللغة ، ج‌3، ص 364.

[21]- مجمع البحرين، ج‌6، ص 275.  

[22]- مفردات نهج البلاغه، ج2، ص95.

اضف تعليق