و كان يقول ع لأصحابه عند الحرب:
« لَا تَشْتَدَّنَّ عَلَيْكُمْ فَرَّةٌ بَعْدَهَا كَرَّةٌ وَ لَا جَوْلَةٌ بَعْدَهَا حَمْلَةٌ».
ترجمهها
«البته و به يقين، فراری که بعد از آن، هجوم باشد و بازگشتی از برابر دشمن که بعد از آن حمله باشد، نبايد چنين فرار و بازگشتی را بر خود، سخت و دشوار بدانيد».
(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص374)
«گریزی که به دنبالش یورش، و جولانی که در پیاش حمله باشد بر شما گران نیاید».
(نهج البلاغه، ترجمه حسین استاد ولی،ص374)
«عقب نشینیهایی که مقدمه هجوم دیگری است، و توقفی که حملهای در پی دارد نگرانتان نکند.»
(نهج البلاغه، ترجمه روان باشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص534)
«گريزى كه در پى آن بازگشت، و شكستى كه بعد از آن هجوم و حمله به دشمن است بر شما ناگوار نباشد (ننگ ندانيد، چنانكه اعراب تصوّر ميكنند، زيرا بسا مصلحت در گريز است تا دشمنان سنگرهايشان رها كرده پيش آيند و شما از پشت سر حمله نموده آنها را محاصره نمایید، يا آنكه اگر بر اثر هجوم دشمن گريختيد نوميد نشويد، بلكه سبب شكست خود را تدارك كرده باز گرديد)».
(ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيضالاسلام، ج5، ص862)
شروح
«اى ياران و نظاميان، فرارى كه به دنبال آن بازگشت، و جولانى كه پس از آن حمله باشد، بر شما سخت و دشوار نيايد و مبادا آن را عقبنشينى و شكست بپنداريد و در شما ضعف به وجود آورد».
(ترجمۀ توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج3، ص536)
در معناى اين جملات احتمالاتى است:
1- هر گاه براى فريب دشمن و فرصت دست يافتن بر او، مصلحت را در فرار كردن ديديد، نگران نباشيد، فرار كنيد. چون در ميان عرب فرار در جنگ مايه ننگ و بدگويى است پس باكى از آن نيست و بايد آسان تلقّى شود.
2- احتمال ديگر آن است كه اگر چنين اتفاق افتاد كه فرار كرديد و پس از آن حمله كرديد شرمسارى و ناراحتى براى شما پيش نيايد زيرا همين حمله پس از فرار، گناه آن را بر طرف مىكند، بنا بر اين در عبارت، امر به حمله شده پس از آن كه فرار حاصل شده باشد و به همين معناست، عبارت و لا جوله بعدها حملة.
3- احتمال ديگر آن است كه اگر دشمن پس از فرار برگشت و به شما حمله كرد نهراسيد زيرا حمله دشمن پس از فرار از دلهاى ناپاك و نيتهاى ناصالح سرچشمه مىگيرد، بنا بر فرض سوم مقدم داشتن فرار به منظور تحقير و كوچك شمردن، حمله پس از آن است و در واقع فرار دشمن را مهم شمرده است و همين احتمال در: و لاجوله بعدها حملة مىباشد».
(ترجمهی شرحنهجالبلاغه، ابنميثم، ج4، صص663 و664)
واژه شناسی
واژه کاوی
«شدّه» مصدر «شدید» و به معنی قوت است.[6]
«اشْتِدَاد» قوت و سختی چیزی است.[7]
تفاوت «شدت» و «صعوبت»:
«صعوبت» در افعال به کار میرود نه غیر از آن؛ مثلا شخصی میگوید: کار بر من سخت شد یعنی انجام دادن آن برای او سخت است و مرد سخت یعنی کسی که بسیار سختی کشیده است. و در واژه «صعوبت» معنای غلبه یافتن نهفته است برای کسی که از سختی دور میشود و فرد قوی چیره شونده را مصعِب گوینده پس صعوبت سختتر از شدت است؛ گاهی امری، شدید است اما صعب نیست؛ ولی هر صعبی شدید است.[8]
تفاوت «شدت» و «صلابت»:
«شدت» به معنی مبالغه نمودن در توصیف چیزی است و «صلابت» در مرتبه پایینتری از «شدت» قرار دارد. استعمال «شدت» در جایگاه ولی «صلابت» از باب استعاره است.
«شدت» چسبیدن اجزاء به یکدیگر است و فرقی نمیکند چیزی که به «شدت» وصف شده است به هم پیوسته یا تجزیه شده باشد؛ اما «صلابت» به معنی به هم پیوستگی اجزاء بدون هیچ شکاف و فاصلهای است.[9]
«كَرُّ» به معنی برگشتن به چیزی است؛[11] خواه خود شخص برگردد خواه کارش را برگرداند.[12]
«كَرَّة» به معنی حمله جنگى است.[13]
«كَرَّ» یعنی جنگجو از ميدان جنگ عقب نشينى كرد و سپس براى نبرد بازگشت.[14]
«كَرَّه» و «كَرَّ» هم به صورت فعل متعدی آمده و هم به صورت فعل لازم.[15]
نکتهها و پیامها
1.عقب نشینی به معنی شکست نیست.
2.گاهی عقب نشینی برای تجدید قوا و تفکر لازم است.
3. تعصب بیجا به ضرر انسان است.
راهکارهایی از نهج البلاغه برای بهبود زندگی اجتماعی:
1. عقب نشینی به هنگام عصبانیت از نشانه های عقل است.
[1]- نهج البلاغه ترجمه روانباشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص534.
[2]- توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج3، ص536.
[3]- توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج3، ص536.
[4]- توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج3، ص536.
[5]- معجم المقاييس للغة، ج 3، ص179.
[6]- المحيط في اللغة، ج7، ص252.
[7]- مجمع البحرين، ج3، ص76.
[8]- الفروق في اللغة، صص100 و 101.
[9]- الفروق في اللغة، ص101.
[10]- معجم المقاييس اللغة، ج5، ص126.
[11]- كتاب العين، ج5، ص277.
[12]- مفردات ألفاظ القرآن، ص705.
[13]- فرهنگ ابجدى، ص725.
[14]- فرهنگ ابجدى، ص723.
[15]- لسان العرب، ج5، ص135.
اضف تعليق