حکمت ها

حکمت بیست و نهم

فَقَالَ (عليه‌ السلام):

«إِذَا كُنْتَ فِي إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ‌ فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى‌».


ترجمه‌ها

- ترجمه نهج البلاغه (فقیهی)
«زمانى که تو در حال پشت کردن به دنيا هستى (و رو به مرگ مى روى) و مرگ در حال رو کردن به تو است. پس چه شتابان است رسيدن تو و مرگ به يکديگر».

(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص657)
- ترجمه نهج البلاغه (استاد ولی)
«هرگاه تو دنیا را پشت سر نهی و رو به مرگ روی، و مرگ نیز رو به تو آرد، چه زود به هم خواهید رسید».

(نهج‌البلاغه، ترجمه حسین‌استاد ولی، ص472)
- ترجمه نهج البلاغه (بهرام پور)
«تو هرچه مسیر زندگی را پشت سر می گذاری، مرگ به تو نزدیک می شود، پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود».

(نهج البلاغه ترجمه روان‌با‌شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص679)
- ترجمه نهج البلاغه (فیض الاسلام)
در باره ياد مرگ بودن:

«هنگامي كه تو پشت (به دنيا) ميكنى و مرگ (به تو) رو مى‌آورد پس چه زود ملاقات و به هم رسيدن (بين تو و مرگ) پيش خواهد آمد».

(ترجمه‌وشرح‌نهج‌البلاغه، فيض‌الاسلام، ج6، ص1099)

شروح

- ترجمۀ توضیح نهج البلاغه (آیت الله شیرازی)
«چون تو در حال بازگشت [ از دنيا] باشى و مرگ هم به سوى تو روان باشد، بايد گفت كه چه زود ديدار دست خواهد داد». اين حكمت بيانگر آن است كه انسان هر روز به اندازه يك روز از دنيا دور مى‌شود و مرگ هم به استقبالش مى‌آيد تا او را در آغوش گيرد؛ چون مرگ نيز با گذشت هر روز به اندازه يك روز به انسان نزديك‌تر مى‌شود.

(ترجمۀ توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص353)
- توضیح نهج البلاغه (ابن میثم)
«وقتى كه تو پشت به دنيا مى‌كنى و مرگ رو به تو مى‌آورد، پس چه زود با هم روبرو مى‌شويد».

اين سخن در مورد دعوت به فرا رسيدن مرگ و آمادگى براى ملاقات با مرگ و دنياى پس از مرگ، به وسيله انجام اعمال شايسته مى‌باشد. پشت كردن و روآوردن، امور اعتبارى‌اند، زيرا انسان به اعتبار لحظات مدت عمرش لحظه به لحظه در حال پشت كردن به دنيا است، و با اين حساب، به همان نسبت كه عمرش سپرى مى‌شود، مرگ به او نزديك مى‌شود و با در نظر گرفتن هر دو جهت، تلاقى به سرعت انجام مى‌گيرد، و زود به هم مى‌رسند.

(ترجمه‌شرح‌نهج‌البلاغه، ابن‌ميثم، ج5، ص428)
- توضیح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)
«هر گاه تو در حال پشت كردن و مرگ در حال روى آوردن است، ديدار چه شتابان خواهد بود».

(جلوه‌تاريخ‌درشرح‌نهج‌البلاغه، ‌ابن‌ابى‌الحديد، ج7، ص248)

واژه شناسی

- إِدْبَار
پشت کردن.[1]
- إِقْبَالٍ
پیش آمدن، روی آوردن.[2]
- مَا أَسْرَعَ
چه زود است.[3]
- الْمُلْتَقَى
دیدار.[4]

واژه کاوی

- إِدْبَار (دبر)
«أَدْبَرَ عنهُ» از او روى گردان شد و رفت.[5]

«أَدْبَرَتِ الدّنيا» یعنی روزگار بد آورد و روى‌گردان شد. اين كلمه ضد (اقْبَلَت) است.[6]
- الْمَوْت (موت)
«مَوَتَ» ضد «زندگی» است[7] و بر خارج شدن نیرو از جسمی دلالت می‌کند.[8]

به «خواب» مرگ سبک و به «مرگ» خواب سنگین گفته می‌شود.[9]

واژه «مَوَتَ» درباره قطع شدن ارتباط نفس از جسم به کار می‌رود.[10]

تفاوت «مَوَتَ» و «قَتَلَ»:

«مَوَتَ» مرگی که توسط خدا انجام می‌گیرد اما بنیاد انسان از بین نمی‌رود؛ ولی «قَتَلَ» در بیشتر اوقات به فعلی گویند که توسط بشر انجام می‌گیرد و پیکر انسان نیز بهم می‌ریزد. [11]
- إِقْبَال (قبل)
«إقْبَال» مصدر«اَقْبَلَت» است.[12]

«قُبُل» به روبرو شدن هر چیز با چیز دیگری دلالت می‌کند[13] و گاهی نیز به معنی جلو و پیش به‌کار می‌رود.[14] مخالف جلوی هرچیز، پشت آن است.[15]

«أَقْبَلَ‌ على الشي‌ء» به آن چيز روى آورد و ملازم آن شد. اين تعبير متناقض (ادْبَرَ عَنْهُ؛ از او روى گردانيد) است.[16]

«أَقْبَال‌» جمع«قُبُل» است. [17]

[1]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص679.

[2]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص679.

[3]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص679.

[4]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص679.

[5]- فرهنگ ابجدی، ص33.    

[6]- فرهنگ ابجدی، ص33.    

[7]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج1، ص562.

[8]- معجم المقاييس اللغه، ج‌5، ص283.   

[9]- لسان العرب، ج‌2، ص92؛ النهايه في غريب الحديث و الأثر، ج‌4، ص369.  

[10]- كتاب الماء ،ج‌3، ص1221.   

[11]- الفروق فی اللغه، ص97.

[12]- فرهنگ ابجدی، ص109.

[13]- معجم المقاييس اللغه، ج‌5، ص51.    

[14]- قاموس قرآن، ج‌5، ص223.    

[15]- معجم المقاييس اللغه، ج‌5، ص51.    

[16]- فرهنگ ابجدی، ص109.

[17]- فرهنگ ابجدی، ص682.

اضف تعليق