حکمت ها

حکمت سی و هشتم فراز دوم

وَ قَالَ (علیه السلام) لِابْنِهِ الْحَسَنِ (علیه‌السلام):

«يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ‌ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ‌ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيب‌‏‏»‌‏.


 


ترجمه‌ها

- ترجمه نهج البلاغه (فقیهی)
«اى پسرک من، زنهار از دوستى با احمق، که به راستى او، مى‌خواهد به تو سود برساند، اما (در اثر نادانى) به تو زيان وارد مى‌آورد.

زنهار از دوستى با بخيل که او در آن هنگام که بيشتر از هر زمان ديگرى به او احتياج دارى، از تو دورى مى‌کند.

زنهار از دوستى با فاسق و گناهکار که تو را به اندک چيزى مى‌فروشد (زيرا چنين کسى از وفادارى در دوستى، بويى نبرده است) زنهار از دوستى با دروغگو که او همچون سراب است (که تشنگان گمان مى‌برند آب است اما جز زمينى شوره زار چيز ديگرى نيست) و با دروغهاى خود دور را به نظر تو، نزديک نشان مى‌دهد، و نزديک را دور جلوه مى‌دهد[1]».

(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص660)
- ترجمه نهج البلاغه (استاد ولی)
«پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز، که می‌خواهد به تو سود برساند اما زیان می رساند. و از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا در حساس ترین اوقات که او به نیازمند شوی یاریش را از تو دریغ می‌دارد. و از دوستی با تبهکار بپرهیز، چرا که تو را به اندک چیزی می‌فروشد. و از دوستی با دروغگو بپرهیز، زیرا که او چون سراب است، دور را بر تو نزدیک و نزدیک را بر تو دور جلوه مب دهد».

(نهج‌البلاغه، ترجمه حسین‌استاد ولی، ص475)
- ترجمه نهج البلاغه (بهرام پور)
«رذایل: پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز؛ زیرا او می خواهد به تو نفعی رساند، ولی زیانت می زند؛ از دوستی با تنگ نظر بپرهیز، زیرا آنچه را بدان نیاز شدید داری، از تو مضایقه می کند؛ از دوستی با فاسق بر حذر باش که به اندک بهایی تو را می فروشد؛ از دوستی با دروغگو بپرهیز که او به سرابی ماند که دور را در نطرت نزدیک را در چشمانت دور می‌نمایاند (و حقایق را وارونه می کند)».

(نهج البلاغه ترجمه روان‌با‌شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص683)
- ترجمه نهج البلاغه (فیض الاسلام)
«اى پسرك من (اوّل از چهار چيزيكه در باره رفتار با ديگران است) از دوستى با احمق بپرهيز كه او مى‌خواهد به تو سود رساند زيان مى‌رساند (چون احمق موارد سود و زيان را تشخيص نمى‌دهد) و (دوم) بپرهيز از دوستى با بخيل كه او (بر اثر بخل و زفتى كه دارد) از تو باز مى‌دارد آنچه را كه بسيار بآن نيازمند باشى، و (سوم) بپرهيز از دوستى با بدكار كه او ترا به اندك چيزى مى‌فروشد (چون كسيكه سعادت خود را بر اثر چيز كمى از دست بدهد البتّه ترا به بهاى كمترى خواهد فروخت) و (چهارم) بپرهيز از دوستى با كسيكه بسيار دروغ مى‌گويد كه او مانند سراب (آب نمايى كه در زمين هموار بشكل آب ديده ميشود) است كه دور را براى تو نزديك و نزديك را دور مى‌گرداند (براى انجام دادن اغراض نادرست خود كار سخت را آسان و آسان را سخت مى‌نمايد)».

(ترجمه‌وشرح‌نهج‌البلاغه، فيض‌الاسلام، ج6، ص1105)

شروح

- ترجمۀ توضیح نهج البلاغه (آیت الله شیرازی)
«و امّا چهار چيز ديگر:

پسرم، از همنشينى و دوستى با احمق بپرهيز، زيرا احمق همواره مى‌خواهد به تو سودى برساند، ولى به علت حماقتش كارى مى‌كند كه به زيان تو تمام شود.

از همنشينى با بخيل بپرهيز، زيرا در حال نيازمندى شديد تو به چيزى، آن را از تو دريغ مى‌كند تا مبادا آن را از او بخواهى.

از دوستى با فاجر و فاسق بپرهيز كه تمام همّت او رسيدن به شهوات خويش است و تو را به بهايى اندك مى‌فروشد. و اگر امر بين تو و بين شهوت و خواسته نفسانى او دائر شد تو را در راه ارضاى شهوتش مى‌فروشد و لذا دوستى با چنين فردى غبن و خسارت است.

از دوستى با دروغگو بپرهيز، زيرا به سراب مى‌ماند كه دور را برايت نزديك و نزديك را دور مى‌كند. يعنى وقتى انسان در صحراى خشك به سراب (كه از دور آب ديده مى‌شود) مى‌رسد آن را چيزى نمى‌بيند. دروغگو نيز دور را نزديك و نزديك را دور نشان مى‌دهد و باعث ترتّب آثار دور بر نزديك و نزديك بر دور و باعث خلل و فساد خواهد شد».

(ترجمۀ توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، صص361و362)
- توضیح نهج البلاغه (ابن میثم)
«پسرم، مبادا با احمق دوستى كنى كه چون بخواهد به تو نفعى برساند، زيان مى‌رساند، و از دوستى با بخيل دورى كن، كه او تو را از آنچه بيشتر بدان نيازمندى، باز مى‌دارد، و از دوستى بدكار بپرهيز، كه تو را به اندك چيزى بفروشد، و از دوستى با كسى كه پر دروغگو است دورى كن كه او همچون سرابى، دور را نزديك و نزديك را دور مى‌نماياند».

امّا چهار مورد دوّم:

1- زنهار از دوستى نادان، امام (علیه السلام) از اين عمل برحذر داشته است به دليل پى‌آمدى كه نادانى دوست نادان دارد، يعنى نهادن زيان به جاى سود (آنجا كه به قصد سود رساندن است) چون بين سود و زيان فرقى نمى‌گذارد.

2- زنهار از دوستى با بخيل. امام (علیه السلام) از آن رو كه بخل شخص بخيل باعث خوددارى او از برآوردن نياز دوستش مى‌گردد، از اين عمل برحذر داشته است. كلمه: احوج حال است براى ضمير در عنك.

3- زنهار از دوستى بدكار، بدكارى صفت ناپسند رها كردن فضيلت عفّت و پاكدامنى است. امام (علیه السلام) به دليل پيامد آن كه بى‌وفايى و فروختن دوست به اندك چيزى است، از دوستى بدكار برحذر داشته است.

4- زنهار از دوستى با كذّاب. امام (علیه السلام) با تشبيه آن به سراب از چنين دوستى برحذر داشته است و با اين عبارت: يقرّب...، به وجه شبه اشاره فرموده است.

توضيح مطلب از اين قرار است كه شخصى كه پر دروغگو است، حقيقت آنچه را كه به زبان مى‌آورد پوشيده مى‌دارد و در نتيجه كارهاى مشكل و دور را آسان جلوه مى‌دهد و دسترسى بدانها را ساده مى‌نمايد، و كارهاى آسان نزديك را دور ساخته و مطابق هدفهايى كه دارد با سخن دروغش آنها را دور جلوه مى‌دهد، با اين كه در واقع آن طور نيست، مانند سرابى كه آب به نظر مى‌رسد در صورتى كه آب نيست.

تمام چهار مورد زنهار كه با عبارت: فانّه همراهند، مقدمات صغرا براى قياسات مضمرى هستند كه كبراى مقدّر آنها چنين است: و هر آن كس كه اين طور باشد از دوستى و همصحبتى با او بايد حذر كرد. توفيق از جانب خداست.

(ترجمه‌شرح‌نهج‌البلاغه، ابن‌ميثم، ج5، صص443و544)
- توضیح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)
«پسرم از دوستى با نابخرد بپرهيز كه مى‌خواهد به تو سود رساند ولى زيان مى‌زند، و از دوستى با بخيل پرهيز كن كه او چيزى را كه سخت نيازمند آن باشى از تو دريغ مى‌دارد، و از دوستى تبهكار بپرهيز كه تو را به بهاى اندك مى‌فروشد، و از دوستى دروغگو بپرهيز كه چون سراب است دور را به تو نزديك و نزديك را به تو دور مى‌نمايد».

(جلوه‌تاريخ‌درشرح‌نهج‌البلاغه‌، ابن‌ابى‌الحديد، ج7، صص258و259)

واژه شناسی

- إِيَّاكَ
بپرهیز.[2]
- مُصَادَقَ
همراهی،[3] دوستی.[4]
- يَقْعُدُ عَنْكَ
از تو باز می‌دارد.[5]
- يَبِيعُكَ
تو را می‌فروشد.[6]
- تافِهِ
اندک،[7] بی‌ارزش.[8]
- سراب
آب‌نما.[9]

واژه کاوی

- يَبِيعُ (بیع)
«بيع‌» در اصل بر فروختن چیزی دلالت می‌کند.[10]از آنجا که فروشنده، آغازگر این معامله است، اطلاق کلمه «بائع» بر او اولویت دارد؛ به مشتری نیز از این جهت «بائع» گفته می‌شود که در طرف دیگر معامله قرار دارد.[11]

بیست و چهار مورد از ماده «بیع» با مشتقات و افعال آن در نهج‌البلاغه به‌کار رفته است.[12]
- تافِهِ(تفه)
«تفه‌» در اصل بر خواری[13] و کمی شیئی دلالت دارد. [14]

این مادۀ «تفه» دو بار در نهج البلاغه به‌کار رفته است.[15]
- سَّرَاب(سرب)
«سراب» در اصل به معنای شیئی است[16]که پنهان است و با حرکت آشکار می‌شود.[17]به آبنما،[18]یعنی آن چه در وسط روز در بیابان[19]به صورت آب[20]و درخشان دیده می‌شود، «سراب» گفته می‌شود.[21]

در روز قيامت کوه‌ها از نزدیک کوه و از دور غبار‌ دیده مى‌شوند که قرآن کریم می‌فرماید:«سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً؛ كوه‌ها را روان کنند و سرابی شوند[22]».[23]

تفاوت «سراب» و «شراب»:

«شراب» به نوشیدنی که حقیقیتی از آب دارد، گفته می‌شود و «سراب» حقیقتی از آب ندارد.[24]

مادۀ «سرب» شش مورد[25]و مادۀ «سراب» دو بار در قرآن کریم[26] و سه بار در نهج البلاغه آمده است.[27]

[1]- دروغگو براى تامين منافع خود، كارهاى دشوار را در نظر كسى كه دوستى او را برگزيده، آسان جلوه مى‌دهد، و كارهاى آسان را، دشوار مى‌نماياند.

[2]- نهج البلاغه، ترجمة روان با شرح واژگان، ابالفضل بهرام پور، ص683.

[3]- نهج البلاغه، ترجمة روان با شرح واژگان، ابالفضل بهرام پور، ص683.

[4]- ترجمۀ توضیح نهج البلاغه، ج4، ص360.

[5]- نهج البلاغه، ترجمة روان با شرح واژگان، ابالفضل بهرام پور، ص683.

[6]- نهج البلاغه، ترجمة روان با شرح واژگان، ابالفضل بهرام پور، ص683.

[7]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص683.

[8]- ترجمۀ توضیح نهج البلاغه، ج4، ص361.

[9]- کلید گشایش نهج البلاغه، ص385.

[10]- معجم المقاييس اللغه، ج‌1، ص327.

[11]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‌1، ص364.

[12]- مفردات نهج البلاغه، ج1، ص160.

[13]- تاج اللغه و صحاح العربیه ، ج1، ص2725.

[14]- معجم المقاييس اللغه، ج‌1، ص349.    

[15]- مفردات نهج البلاغه، ج1، ص167.

[16]- الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغة العرب المعول، ج‌2، ص123.   

[17]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‌5، ص91.

[18]- لسان العرب، ج‌1، ص465.   

[19]- الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغة العرب المعول، ج‌2، ص123.   

[20]- لسان العرب، ج‌1، ص465.   

[21]- مفردات نهج البلاغه، ج1، ص492.

[22]- نبأ، آیۀ20.

[23]- قاموس قرآن، ج‌3، ص249.   

[24]- مفردات ألفاظ القرآن، ص406.

[25]- مفردات نهج البلاغه، ج1، ص492.

[26]- قاموس قرآن، ج‌3، ص249.   

[27]- مفردات نهج البلاغه، ج1، ص492.

اضف تعليق