وَ قَالَ (علیه السّلام):
«احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ».
ترجمهها
(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص664)
(نهجالبلاغه، ترجمه حسیناستاد ولی، ص477)
(نهج البلاغه ترجمه روانباشرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص686)
«بپرهيزيد از حمله كردن كريم و جوانمرد هنگاميكه گرسنه شود (نيازمند گردد، چون در اين حال بىاعتنائى مردم خشمش را بر انگيخته خود را بخطر مىاندازد تا بر ايشان مسلّط شده انتقام بكشد) و بپرهيزيد از حمله لئيم و ناكس هنگاميكه سير شود (توانگر گردد، چون توانگرى او را به آرزويش كامياب ساخته بمقتضى طبعش به زير دستان آزار مىرساند)».
(ترجمهوشرحنهجالبلاغه، فيضالاسلام، ج6،ص1111)
شروح
(ترجمۀ توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص367)
مقصود امام (عليه السلام) از كريم شخص بلند طبع و والاهمّت است، گرسنگى وى كنايه از نياز مبرم اوست. توضيح آن كه نياز مبرم (در وقت بىاعتنايى مردمبه وى) باعث جوشش غيرت و خشم او مىشود و خود را به وادار به يافتن كار مهمترى مىكند تا بدان وسيله بر آن مردم دست يابد و بر آنان مسلّط گردد، تا ايشان را درهم شكند و مجازاتشان كند. مانند اين كه زمام حكومت را به دست بگيرد و يا چيزى نظير آن، از اين رو لازم است با توجّه به او و نيازهايش به گرفتارى و رفع نيازمندىاش از حمله وى حذر كرد و از آن دورى جست.
مقصود از سيرى شخص فرومايه توانگرى و بىنيازى اوست و آن نيز باعث استمرار وى در فرومايگى است كه اقتضاى طبع اوست، و سير بودنش باعث تأكيد اين ويژگى است، امّا گرسنگى او چه بسا كه باعث دگرگونى خلق و خوى او شود و براى هدف خاصى از فرومايگى دست بردارد. دوام پستى فرومايگان سير برخاسته از طبع پست آنهاست و باعث آزردن زيردستان و مردمى است كه به آنان نيازمندند، بنا بر اين بايد از حمله آنان بيمناك بود و در صورت امكان موجبات سيرى ايشان را از بين برد.
(ترجمهشرحنهجالبلاغه، ابنميثم، ج5، صص454و455)
(جلوهتاريخدرشرحنهجالبلاغه، ابنابىالحديد، ج7، ص267)
واژه شناسی
واژه کاوی
سخاوت،[9] بخشندگی[10]و نعمت بخشیدن[11] از معانی «کرم» است چون ریشه در شرافت نفس دارد و مخالف آن بخلِ نفس است.[12]
«کریم» یعنی کسیکه کرامت نفس خود را با نافرمانی از دستور پروردگارش آلوده نکند[13]و اخلاق و کارهای پسندیدهاش نمایان شود.[14] این واژه بر بهترين هر چيزى اطلاق مىشود، مانند: «رِزْقٌ كريمٌ؛ روزى بسيار».[15]
تفاوت «کَرَم» و «جوانمردی»:
صفت «کرم» فقط در نیکیها و محاسن بزرگ بهکار میرود، مانند کسیکه مالی را در راه خدا برای تجهیز سپاهیان جنگجو انفاق کند؛ اما صفت «جوانمردی» هم در خوبیهای کوچک و هم بزرگ بهکار میرود.[16]
تفاوت «کَرَم» و «جود»:
«کرم» یعنی بهدلیل گرامی داشتن فرد از روی رغبت به او چیزی بدهد، خواه کم باشد یا زیاد؛ اما «جود» بهمعنای وسعت در دادن است، چه از روی میل و رغبت باشد و چه نباشد.[17]
مقصود از «کریم» در این حکمت شخص بلند طبع و کریمالنفس است. هنگامیکه به او ستم شود و خوار گردد، غیرتش بهجوش میآید تا نیازهای خود را تأمین کند.
[2]- ابن ابى الحديد گويد: مقصود از گرسنگى و سيرى، معنى متعارف اين دو كلمه نمىباشد و جز اين نيست كه مراد و مقصود از كلام مزبور اين است كه از خشم و حملۀ كريم، هنگامى بترسيد كه مورد ستم و خوارى قرار گرفته باشد و از خشم و حملۀ لئيم، زمانى حذر كنيد كه مورد احترام واقع شود و گرامى گردد. (نه كريم تحمّل خوارى را دارد، نه لئيم ظرفيت احترام را).
[2]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص686.
[3]- مجمع البحرین، ج5، ص408.
[4]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص686.
[5]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص686.
[6]- نهج البلاغه ترجمه روان با شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص686.
[7]- معجم المقاييس اللغه، ج5، ص171.
[8]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج10، ص46.
[9]- فرهنگ ابجدى، ص721.
[10]- تاج اللغه و صحاح العربیه، ج5، ص2020.
[11]- مفردات الفاظ القرآن ص707.
[12]- الإفصاح فی فقه اللغه، ج1، ص134.
[13]- النهاية في غريب الحديث و الأثر، ،ج4، ص168.
[14]- مفردات الفاظ القرآن ص707.
[15]- فرهنگ ابجدى، متن، ص: 727.
[16]- مفردات الفاظ القرآن، ص707.
[17]- الفروق في اللغه، ص168.
اضف تعليق