حکمت ها

حکمت هفتاد و یکم

وَ قَالَ (علیه السلام):

«‌إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْكَلَام‌‏‏»‌‏.


ترجمه‌ها

- ترجمه نهج البلاغه (فقیهی)
«چون عقل به حد کمال برسد، سخن گفتن، کاستى پيدا مى‌کند (کم حرفى نشانه کمال عقل است)».

(نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، ص665)
- ترجمه نهج البلاغه (استاد ولی)
«هرگاه عقل کامل شد سخن اندک شود».

(نهج‌البلاغه، ترجمه حسین‌استاد ولی، ص480)
- ترجمه نهج البلاغه (بهرام پور)
«عقل چون کامل گردد، سخن کم می‌شود (آری عاقلان کم حرفند)».

(نهج البلاغه ترجمه روان‌با‌شرح واژگان، ابوالفضل بهرام پور، ص690)
- ترجمه نهج البلاغه (فیض الاسلام)
در نشانه عقل‌:

«چون عقل و خرد به مرتبه كمال رسد گفتار كم گردد (زيرا كمال عقل مستلزم تسلّط بر ضبط و نگاه‌دارى قواى بدنيّه است، پس در هر چه و هر كجا بيجا سخن نمى‌گويد)».

(ترجمه‌وشرح‌نهج‌البلاغه، فيض‌الاسلام، ج6، ص1116)

شروح

- ترجمۀ توضیح نهج البلاغه (آیت الله شیرازی)
«چون عقل كمال يابد، سخن كاستى گيرد»؛ زيرا اغلب سخنان انسان بيهوده و بى‌فايده است، و وقتى انسان از كمال عقل برخوردار شود، سخنانى مفيد، اما اندك بر زبان مى‌آورد.

(ترجمۀ توضیح نهج البلاغه، آیت الله سید محمد شیرازی، ج4، ص373)
- توضیح نهج البلاغه (ابن میثم)
«هر گاه عقل كامل باشد، سخن كم گفته شود».

كامل بودن عقل باعث كنترل قواى جسمانى و به كار بردن آنها به مقتضاى‌نظرات پسنديده و شايسته، و نيز سنجش بيشتر آنچه كه از آن قوا به صورت گفتار و رفتار بروز مى‌كند، مى‌گردد، و اين زحمت و شرايطى دارد كه باعث كاستى سخن مى‌شود، بر خلاف آن كه سخنان نسنجيده و بى‌توجه بر زبان آيد.

(ترجمه‌شرح‌نهج‌البلاغه، ‌ابن‌ميثم، ج‌5، صص464و465)
- توضیح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)
«چون عقل كمال پذيرد، سخن گفتن كاستى گيرد». در اين باره در گذشته سخن گفته شد و گفته‌اند: هر گاه مردى را ديديد كه سكوت و خاموشى او طولانى است و از مردم مى‌گريزد به او نزديك شويد كه حكمت القاء مى‌كند.

(جلوه‌تاريخ‌درشرح‌نهج‌البلاغه، ‌ابن‌ابى‌الحديد، ج7، ص288)
- شرح سلونی
نشانۀ کامل بودن عقل سکوت، کم صحبت کردن، سخن گفتن به موقع است.

بین کامل شدن عقل و سکوت رابطه‌ای مستقیم است؛ هرچه عقل کسی بیش‌تر باشد، سکوتش بیش‌تر است و هرگاه سکوت فرد بیشتر باشد، آن شخص عاقل‌تر است.

عقل، انسان را از عمل ناپسند باز می‌دارد و او را به نیکی وادار می‌کند؛ سکوت، فضایی امن برای بازنگری اندیشه‌ها و وسیله‌ای مهم برای کنترل رفتار فرد است.

عاقل، زبان خود را به هر سخنی آلوده نمی‌کند زیرا پر حرفی را باعث خطای فراوان می‌داند که او را از هدف اصلی دور می‌کند و مانع رشدش می‌شود؛ هنگام خاموشی می‌انديشد و سخنش ذكر خدا است.[1]

سکوت باعث آسايش در دنيا و آخرت، سلامتی در دین یا جسم یا روان، بالا رفتن قدرت تفکر و جوان‌مردی، رضایت خدای متعال، پوشش برای افکار جاهل، زینت برای عالم، سبك شدن حساب در روز قیامت، دور ماندن از خطا، درك لذّت عبادت، از بین بردن قساوت قلب، كسب حيا و پرهيزكارى، فهم بیشتر، بهتر و بیشتر شدن معاشرت با دیگران است.

واژه شناسی

- العَقْل
درک، معرفت.[2]

واژه کاوی

- عقل
اجمالی:

به توانایی تشخیص خوب از بد و صحیح از فاسد در امور مادی و معنوی؛[3] و همچنین قدرتی که انسان را از سخن، یا کار ناپسند[4] بازمی‌دارد، «عقل» گفته می‌شود.[5]

تفصیلی:

«عقل» نیرو[6] یا نور معنوی است[7] که فرد با آن حقایق را درک می‌کند[8] و دانش‌هایی را می‌آموزد.[9]

«عقل البعیر» به معنای بستن پای شتر است تا او را از حرکت بازدارد؛[10]«عقل» نیز نیرویی است که «عاقل» را از افتادن در پرتگاه باز می‌دارد.[11]

«عاقل» یعنی فرد هوشیار[12]که زبان خود از کلام نگه می‌دارد[13]و با شناخت نیازهای خود، زندگی را بر اساس عدالت و حق و دوری از تمایلات خود[14]پایه‌گذاری می‌کند.[15]

مقصود از «‌لِسَانُ‌ الْعَاقِلِ‌ وَرَاءَ قَلْبِهِ» این است كه خردمند زبانش را رها نمى‌كند.[16]

«عقل» با مشتقات آن به طور گستره در نهج‌البلاغه آمده است.[17]



تفاوت «عقل» و «ذهن»:

«عقل» قدرت بازدارنده از سخن یا کار ناپسند است[18] اما «ذهن» به معنای فهمیدن، حفظ کردن و یاد گرفتن است.[19]

تفاوت بین «عقل» و «أرب»:

«عقل» به معنای قدرتی است که شخص را از عمل ناپسند بازمی‌دارد و «ارب» به معنای وفور «عقل» است. [20]

نکته‌ها و پیام‌ها

1. روز قیامت روزِ بازخواست از زبان است چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند:«مَنْ عَلِمَ أَنَّهُ مُؤَاخَذٌ بِقَوْلِهِ فَلْيَقْصُرْ مِنَ اَلْمَقَالِ؛ هر کس بداند نسبت به سخن گفتنش مورد بازخواست قرار خواهد گرفت، پس سخن را کوتاه کند».[21]

2. حد سخن گفتن باید رعایت شود چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند:«اَلْكَلاَمُ كَالدَّوَاءِ قَلِيلُهُ يَنْفَعُ وَ كَثِيرُهُ قَاتِلٌ؛ سخن همچون دوا است كم آن سودمند و بسيارش كشنده است».[22]

3. سکوت دشوار است! اما سنجیده سخن گفتن از سکوت هم دشوارتر است!

[1]- امیرالمؤمنین علیه السلام: اَلْعَاقِلُ إِذَا سَكَتَ فَكَرَ وَ إِذَا نَطَقَ ذَكَرَ وَ إِذَا نَظَرَ اِعْتَبَرَ، غرر الحکم و درر الکلم، ج1، ص97.

[2]- قاموس قرآن، ج‌5، ص28.   

[3]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‌8، ص196.

[4]- معجم المقاييس اللغه، ج‌4، ص69.   

[5]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‌8، ص196.

[6]- کلید گشایش نهج البلاغه، ص566.

[7]- قاموس به نقل از مجمع البحرين، ج‌5، ص435. 

[8]- کلید گشایش نهج البلاغه، ص566.

[9]- مفردات ألفاظ القرآن، ص 577.

[10]- الفروق في اللغه، ص75.

[11]- کلید گشایش نهج البلاغه، ص566.

[12]- کلید گشایش نهج البلاغه، ص566.

[13]- ابن الأَنباري به نقل از لسان العرب، ج‌11، ص458.   

[14]- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‌8، ص196.

[15]- ابن الأَنباري به نقل از لسان العرب، ج‌11، ص458.   

[16]- مجمع البحرين، ج‌3، ص254.

[17]- مفردات نهج البلاغه، ج2، ص170.

[18]- معجم المقاييس اللغه، ج‌4، ص69.   

[19]- الفروق في اللغه، ص75.

[20]-  الفروق في اللغه، ص75.

[21]- غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص598.

[22]- غررالحکم و دررالکلم، ج۱, ص126.

اضف تعليق