نویسنده

آیت‌الله جعفر سبحانی

چکیده

در این اثر، نویسنده به یکی از ابعاد مهم نهج‌البلاغه یعنی آگاهی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) از غیب، به شکلی علمی و تحلیلی پرداخته و روشن ساخته که گزارش‌های غیبی بیان‌شده در نهج‌البلاغه، نه تنها نشان‌دهنده مقام والای روحی آن حضرت است، بلکه بخش مهمی از آموزه‌ها و پیام‌های نهج‌البلاغه را شکل می‌دهد. نویسنده تصریح می‌کند که مجموعه‌ای از اخبار غیبی از زبان امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) نقل شده که غالب آن‌ها بعداً به وقوع پیوسته است.

سبحانی در ابتدا اشاره می‌کند که ادراک و معرفت انسان فقط به حس و عقل ختم نمی‌شود و راه سومی هم وجود دارد که عبارت است از الهام و اشراق ـ حقیقتی که بسیاری از نوابغ و عارفان بدان معتقد بوده‌اند. بنابراین، شناخت و گزارش از غیب نه نشانه نبوت یا رسالت، بلکه نشانه صفای روح و جایگاه فکری-معنوی خاص است که با تأیید الهی همراه می‌شود.

در ادامه، نویسنده سه راه اصلی کسب معرفت را چنین توضیح می‌دهد:
نخستین راه، راه تجربه و حس است که از طریق حواس ظاهری حاصل می‌شود و پایه بسیاری از علوم تجربی به‌شمار می‌آید. راه دوم، استدلال و تعقل است که متفکران بر اساس آن از مقدمات روشن، نتایجی عقلی و کلی می‌گیرند و حقایقی را کشف می‌کنند که حس و تجربه به تنهایی یارای دست‌یابی به آن را ندارند. راه سوم که الهام و اشراق نامیده می‌شود، مخصوص افراد انگشت‌شماری است که به دلیل صفای نفس، می‌توانند حقایقی را فراتر از حس و عقل درک کنند.

نویسنده توضیح می‌دهد که صرفاً با نگاه مادی نمی‌توان درباره امکان یا عدم امکان آگاهی از غیب قضاوت کرد. چرا که بسیاری از حقایق فراتر از ابزار مادی‌اند و این حقیقت، توسط متفکران و حتی دانشمندان بزرگی نیز پذیرفته شده است.

در بخش بعدی، تفاوت میان دو نوع آگاهی از غیب را تشریح می‌کند: یک نوع که مختص پیامبران و اولیای الهی است، و نوع دیگر که عموم مردم از آن بی‌بهره‌اند و معمولاً از طریق الهام یا شهود حاصل می‌شود.
سپس، نمونه‌هایی از اخبار غیبی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه مطرح می‌شود. این اخبار عبارتند از پیش‌بینی رویدادهایی همچون غرق شدن شهر بصره، تسلط معاویه بر عراق، کشته شدن یا نجات برخی افراد در میدان جنگ، سلطه کوتاه‌مدت مروان بن حکم، و حتی اشاره به ظهور مهدی موعود(علیه‌السلام) که برنامه‌اش مبتنی بر پیروی از قرآن و هدایت است. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه تأکید می‌کند که اگر بخواهد، می‌تواند از همه خصوصیات اطرافیانش خبر دهد و حتی زمانی را پیش‌بینی می‌کند که تنها نامی از اسلام باقی می‌ماند.

سبحانی نتیجه می‌گیرد که اخبار غیبی بیان‌شده در نهج‌البلاغه، افزون بر اثبات مقام معنوی ممتاز امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)، گواهی است بر آنکه معرفت انسان، ابعاد و ژرفایی دارد که با حس و عقل معمولی قابل شناخت نیست؛ و این واقعیت، هرگز به معنای تحریف اصل دین یا شائبه غلو درباره جایگاه امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) نیست، بلکه ریشه در واقعیت و تجربه تاریخی دارد.

در یک جمع‌بندی، نویسنده با استناد به متن و محتوای نهج‌البلاغه و نیز شواهد تاریخی، تبیین می‌کند که اخبار غیبی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) بخشی از عظمت علمی و روحی آن حضرت و دلیلی بر تأییدات الهی نسبت به ایشان به شمار می‌آید.

هشتگ

#نهج_البلاغه #آگاهی_از_غیب #امیرالمؤمنین_علیه‌السلام #الهام #اشراق #معرفت #خبرهای_غیبی #علوم_انسانی #حس_و_عقل #علوم_غیبی #پیشگویی #شاهراه_های_معرفت #سلوک_معنوی #علم_الهی #تاریخ_اسلام #حکمت #گزارش_از_غیب #رشد_معنوی #نهج_البلاغه_پژوهی #غیبگویی

اضف تعليق