بجلّى منسوب است به بجيله نام قبيله‌اى در يمن كه به جدشان بجيلة بن ثمار بن ارش بن عمرو بن الغوث نسبت داده مى‌شدند، علماى رجال جرير را نكوهش نموده به روايت و گفتار او اعتماد ندارند، و مى‌گويند: رسالت و پيغام بردن او از جانب امام(عليه‌السلام) براى معاويه اگر چه در اوّل امر به نيكویى او گواهى مى‌دهد ولى جدایى او از آن حضرت و ملحق شدنش به معاويه در آخر كار بدى او را ثابت مى‌نمايد «مرحوم حاجّ شيخ عبد اللَّه مامقانى در كتاب تنقيح المقال به طور تفصيل بيان فرموده» خلاصه چون امام(عليه السلام) جرير را براى بيعت گرفتن از معاويه به شام فرستاد معاويه به بهانه‌اى جواب او را نداده امروز و فردا مى‌نمود تا از مردم شام براى خود بيعت گرفت، و اصحاب آن حضرت كه دانستند معاويه فرمان آن بزرگوار را اطاعت نخواهد نمود پيش از مراجعت جرير از شام و پاسخ آوردن گفتند:

مصلحت در آنست كه آماده جنگ با مردم شام شويم، و امام(عليه السلام) پيش از جواب آوردن جرير پيشدستى به جنگ با مردم شام را صلاح نمى‌دانست، و سبب آن را «چنانكه در سخن چهل و سوم گذشت» بيان فرمود، بنابراين براى يكسره شدن كار اين نامه را براى بيعت گرفتن از معاويه به جرير نوشت.[1]


[1]- ترجمه و شرح نهج البلاغة فيض الإسلام، ج‌5، ص844.

اضف تعليق